• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : رؤياي 10
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام من حدود دوماه پيش اين خوابو ديدم.من مادربزرگم حدودا 6ماه پيش فوت کردن.منم خيلي دوسشون داشتم.شب خواب ديدم مامان بززرگم خيلي خوشتيپ ولي همانطور مريض اومده خونمون منو ببينه.منم که دلم براش تنگ شده بود محکم بغلش کرده بودم.خودممو بقيه هم ميدونستيم فوت کرده ولي انگار دلم نميخواست يادم بيارم که تو بغلم محو نشه.از خواب که بيدار شدم يادم بود خوب خوب.ميشه بهم بگيد چي فهميدي از خوابم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    سلام، خيلي ممنون از خوابي که نوشتيد. البته از خوابي که نوشتيد، همان چيزي که خودتان گفتيد کاملا مشخص است که چقدر مادربزرگتان را دوست داشتيد، و الان هم به او فکر ميکنيد و دلتون ميخواسته هميشه پيشتون باشه، اما الان که نيست، توي عالم رؤيا تلاش نميخواستيد به يادتون بياريد که فوت کرده، چون، ديگه نميتونستيد با خيال بودنش خوش باشيد. البته بايد بگم من تحليل هايي که ميکنم معمولا روي مجموعه اي از رؤياهاست. از روي يک رؤِيا خيلي سخت ميشه قضاوتهاي کلي درباره شخص شما کرد. اگه رؤياهاي زيادي توي اين سبک داريد، نشونه پيوند شما و احساس علاقه شما به اعضاي خانودتونه که معمولا افرادي که سلامت رواني بالايي دارند اين خوابها را مي بينند. البته ديدن رؤياي افرادي که فوت کردند هم توي رؤياهاي ايراني چند برابر رؤياهاي کشوراي غربي مثل آمريکاست. اين يک تفاوت فرهنگيه.