• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : رؤياي 43
  • نظرات : 2 خصوصي ، 2 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فايفا 
    سلام خواب ديدم توي هالي که نشسته بوديم وچندتا فرش متوسط پهن بود يکي از همسايه هاي قديمي هم نشسته بود ودائم از فرشهاي پدر مرحومم تعريف مي کرد و ميگفت هيچ کس فرشهايي مثل اون نداشت من خيلي تعجب کرده بودم وپيش خودم گفتم باباي من که فرش فروشي نداشت اين يا نمي دونه يا داره خودشيريني ميکنه همينطور که تعريف ميکرد يک شيشه مربا به رنگ قرمز خوشرنگ دستش بود وبراي اينکه نشون بده فرشها بابام چه جوري بود مربارو تا اونجايي که دستش ميرسه مي ماله به فرش وميگه به همين قشنگي بود و خيلي از فرش مربايي ميشه البته از مربايي شدن فرش هيچکس تعجب نميکنه جالب اين جاست که من روز بعد متوجه شدم که پدر خودش فرش فرشي بزرگي داشت باتشکر
    پاسخ

    سلام، خانم فايفا. واقعا از خواب هايي که مينويسيد ممنونم، حتما حتما خواباتونو بررسي ميکنم، بازم برام بنويسيد. به زودي سعي ميکنم يه بررسي اوليه انجام بدم، در ضمن، اگه علاقه مند هستيد، ميتونيم يا هديه اي رو براي رؤياهايي که لطف ميکنيد، مينويسيد در نظر بگيريم. اگه هم دوست داشته باشيد ميتونيد تشريف بياريد کلينيک بنده، ازتون آزمونهاي استعداد يا شخصيت بگيرم. بازم ازتون ممنونم، ولي براي اين که نتايجي رو بهتون اعلام کنم هنوز يکم زوده
    + فايفا 
    باسلام خواب ديدم من ويکي از دوستان قديمي شاگرد مدرسه هستيم درحياط مدرسه نقشه براي تقلب کردن ميکشيديم بعد در راهرو مدرسه نشستيم وامتحان داديم و من مردود شدم واز آنجايي که جوابهامون مثل هم بود متوجه شدم اونم مردود شده اما رفته بود و ديگه نديدمش متشکرم