سلام
در خواب ديدم که ستاره اي نوراني تر از ستاره هاي ديگر در آسمان ميچرخيد . همانطور که در آسمان گردش ميکرد به مقابل پنجره بزرگ اطاق من آمد و در همان حال صدايي بگوشم رسيد که ميگفت ( تو برگزيده شده اي ) منکه خودم را سراپا گنه کار ميدانستم سرم را به زير افکندم و با خودم گفتم چرا من ؟! منکه گنه کاري بيش نيستم . اما صدا دوباره گفته خويش را تکرار کرد و من قبول کردم که لابد آنها بهتر ميدانند . لذا ناگهان نيرويي در خود احساس کردم و با احساس مسؤليتي شديد سرم را بلند کردم .
سلام دوست عزيز!
به روز هستم با ........... مزار عشق ..........
خوشحال مي شم بهم سر بزني