وبلاگ :
رويابين
يادداشت :
لطفا آخرين رؤيايتان را اينجا بنويسيد
نظرات :
88
خصوصي ،
151
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فايفا
يک شب خواب ديدم دوتا پسرام رفتند دريا دريابسيار ارام بود بعد از مدتي دريا طوفاني وکف الود شد لب دريا ديوار کوتاهي بود پسر کوچکمو بغلم بود و اماج نشونش ميدادم ولذت ميبرديم خيلي مراقب بودم از بغلم نيفته ناگهان ياد دوتا پسرام افتادم وخيلي نگران شدم وانگار يکي درون من ميگفت نه بابا طوري نميشه ناگفته نمونه اين خواب وخيلي ازخوابهاي ديگه چه اونايي که براتون نوشتم وبعضياش که هنوز ننوشتم درجا به طرز عجيبي تعبير ميشه اما از بعضياش سر در نميارم مثلا روز بعد پسرم رفت شمال درياي ارام ناگهان طوفاني و کف الود شدبعد که خوابو تعريف کردم خيلي تعجب کرد اگرنيازه خوابهايي که تعبيرشده براتون بنويسم که توي بيداري چي شد اگر هم نياز نيست فقط خوابامو بنويسم هنوز خوابهايي مونده از قبل که بخاط کندي در تايپ به تاخير مي افته باتشکر
پاسخ
با سلام و تشکر فراوان. اميدوارم حالتون خوب باشه. اين رؤيا سي و چهارمين رؤيايي بود که برام نوشتيد. واقعا ازتون ممنونم و بازم منتظر رؤياهاتون هستم. البته خيلي نوشتن رؤياهايي که تعبير شده برام جالبه، اما چون مي دونم تايپ اونها براتون سخته، و موضوع تحليل هاي من هم قرار نميگيره، از نظر من ضروري نيست.