وبلاگ :
رويابين
يادداشت :
لطفا آخرين رؤيايتان را اينجا بنويسيد
نظرات :
88
خصوصي ،
151
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فايفا
امروز 17 فروردين خواب ديدم مادرم نوزادي داره که بعد از دنيا اومدن مرده اونو روي خاکش گذاشتيم وداريم ميبريم يه جا گذاشتند زمين که ميبينم همينطور که روي خاکش هست انگار نميدونم چشاش يا لباشو حرکت داد به مامانم با خوشحالي ميگم زندست نمرده بعد ميبينم اون بالا روي پل عابر پياده هست ميرم بالا ديدم اين نوزاد خارق العادست ميخوام بيارمش پايين ميترسم از دستم بيفته توي دلم ميگم اگه اين همرام نبود مثل برق بالا پايين ميکردم ولي ميترسم بيفته دلم ميخواست زودتر به مادرم برسونمش براش خوندم اشهدان لا اله اله الله همراه من خوند بقيشو نمتونستم در حال پايين اومدن بخونم چند نفر نميدونم کارکنان آتش نشاني بودند يانه صدا زدم که بچه رو بگيرند نرده هاي بغل پل هم خيلي باز باز بود بعد که چشمم به اين کارگرا افتاد خيالم تقريبا راحت شد بقيه اشهد رو هم خوندم ونوزاد تکرار ميکرد رفتيم پايين به مادرم اين معجزه رو گفتم ومادرم خيلي خوشحال شد به همسرم وبقيه هم گفتم در يک قسمت کوچک از خواب همسرم يک نفر ديگه بود وتعجب کردم که چرا خوشحال نشد که بعد يادم مياد آهان اين بچه خودمون نيست بچه مامانمه طبيعيه خيلي خوشحال نشه.