وبلاگ :
رويابين
يادداشت :
لطفا آخرين رؤيايتان را اينجا بنويسيد
نظرات :
88
خصوصي ،
151
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فايفا
سلام ديشب 21 فروردين خواب ديدم انگار قراره مهمون بياد من يک قابلمه بزرگ ماهي آماده کردم اما براي راحت بودن کار ميگم ببرن همسايه روبرو ما(که البته از در اصلي روبرو نيست و تا حالا نديدمشون) بردند وبعد که مهمونا اومدند که از دختر خالم تقريبا يادم مياد جلوش يک بشقاب غذا همون ماهي که يک تيکه بود قرار داشت انگار ماهيا کم بودن نميدونم پراکنده ميديدم بعد جايي که نميدونم خونه خودمون بود يانه خواراکي هايي مثل عيد بود مامانم از شيريني کمي برداشت وگفت مهمون دارم براشون ميبرم بعد خانم دوم پسرخالمو ميبينم از پسر خالم ميپرسم نسرينه يعني خانم اولش که فوت کرده بعد ميگه نه نسرين مرده براي اينکه خوشحال بشه ميگم اينم شبيه نسرينه يه قسمت ميبينم دارم خاويار ميخورم انگار همه جا پراکنده بود بعداز خوردن روي دستام خاوياري شده بود ميشورم شايد هم ديدن خاويار اول خوابم بود البته چند روزي درمورد ماهي زياد صحبت بود که همسرم استخر پرورش ماهي و ميگو بزنه اما از خاويار اصلا يادم نبود