• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : لطفا آخرين رؤيايتان را اينجا بنويسيد
  • نظرات : 88 خصوصي ، 151 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام امروز 30 فروردين ساعت 7 تا 9 دقيقا موقعش رو يادم نيست خواب ديدم خونه پسر عمم کنار خونه ماست و دارن اسباب کشي ميکنند به من ميگن برو از خونه فلاني يعني کسي که خواهر زن صاحبخونست اسکاج بگير من ميرم ميبينم پسر هموني که رفتم در خونشون البته در واقعيت فقط پسر مرد اون خونست اما توي خواب پسر اوني بود که کنار خونه ما بود و مياد اونم چيزي بگيره شايد همون اسکاج نميدونم چي ميشه که ميره وعمه همسرم هم جلوي در بود که ميشه جاري خانم خونه من روم نميشد جلوي عمه شوهرم اسکاج بگيرم انگار حالا اوني که کنار خونه ما بود جاري عمه شوهرم بود و چون با هم خوب نيستن از اسکاج حرفي نزدم دختر عموم يعني خانم خونه متوجه عمه شوهرم شد ورفت اونطرف بدون اين که نگاهي کنه عمه شوهرم ميگه متوجه من شد و ديگه نمياد