• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : آخرين خوابي که ديديد چي بود؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دو يا سه ماه پيش خوابي ديدم.
    قبل از خواب همسايمون پيرزني تنها بود که گاهي اوقات ما براي کمک به ايشون به خونشون مي رفتيم . ايشون اسفند سال پيش از دنيا رفتند با بيماري طولاني که مدت زيادي خوابيده بودند و کاري نمي تونستند بکنند
    خوابم : خواب ديدم دارم يه باغ بزرگ رو آب ميدم ميگم باغ چون درختاي زيادي داشت داشتم با شيلنگ روي برگهاي درختا آب مي ريختم که يهو صدايي گفت آب نريز خيس شدم
    بعد همون پيرزن همسايمون اومد جلو سالم بود تازه انگاري تپل تر هم شده بود بعد منو (همونطور که وقتي زنده بود) صدا مي زد صدا زد و با هم صحبت کرديم دقيق يادم نيست چي گفتيم .
    بعد يادمه من رفتم پشت اون باغ مادرم اونجا بود گفتم مامان مگه زهرا خانم نمرده بود مامانم گفت چرا؟ گفتم آخه الان اون وسط بود سالم سالم . بعدش يادم نيست فکر کنم از خواب بيدار شدم.
    + زهره 
    زن
    48
    من از پس درگير اين اداره لعنتي هستم هيچ وقت خوابام رو يادم نمي ياد ولي ديشب خواب ديدم که توي خواب بازم رئيس اداره مون بازم منو داره اذيت مي کنه و من هم دارم نفرينش مي کنم واقعا از ته دل مي خوام که تمام اين چند سالي که من سختي کشيدم و حق و حقوقم رو خورده ، خدا الهي ازش نگذره و تو همين دنيا بکشه و من هم ببينم آخه تو اين اداره چند نفر کارمند بيشترش قوم خويش رئيس هستند و من تنها کارمند زني هستم که آنجا کار مي کنم شما هم با من دست به دعا شويد که بره نمي دونم چرا هر اداره اي که 6 سال يا 4 سال به 4 سال رئيس عو ض ميشه اين اصلا عوض نشده اميدوارم که روزي برسه که ببينم داره تقاصو شو داره پس ميده .
    پاسخ

    سلام. ممنونم از رؤيايي که نوشتيد. اميدوارم مشکل شما هر چه زودتر حل شود. اما شما که زحمت کشيديد و اين همه درد دل هاتون رو برام نوشتيد، اي کاش بيشتر توضيح ميداديد که رئيس ادارتون چطوري اذيتتون ميکرد و چه کسان ديگري توي رؤياتون بودن. بيشتر براي من روايت رؤياتون مهمه. بازم ممنونم، منتظر رؤياهاي ديگتون هستم.