سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رویابین
جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
به رؤیابین، جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا خوش آمدید

 

در طول 2500 سال، فلاسفه علاقه زیادی به رؤیا ـ به عنوان یک موضوع، مثال یا تمثیل نشان داده­اند. در دوران باستان سقراط، افلاطون و ارسطو رؤیا را «پایداری تصویر» در ذهن خفته می­دانستند. سقراط و افلاطون بر خلاف ارسطو و تجربه­گرایان معتقد بودند که با تجربه حسی نمی­توان بین رؤیا و بیداری تمایز قائل شد. سقراط و افلاطون باور داشتند که رؤیاهای پیشگویانه می­توانند رخ دهند در حالی که ارسطو در این زمینه تردید دارد. افلاطون می­گفت که حتی نجیب­ترین و عاقل­ترین افراد آرزوهای غیراخلاقی خود را در رؤیا بروز می­دهند (به نقل از دریزباخ، 2000).

در قرون وسطی به دلیل نقش ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام در فلسفه، فلاسفه این قرون بر رؤیاهای پیشگویانه و دلالت­های اخلاقی رؤیا تمرکز داشتند. آگوستین مثل افلاطون کیفیت پیشگویانه برخی از رؤیاها را پذیرفت. آگوستین همچنین سؤالاتی را در ارتباط با اخلاق در رؤیاها و نقش خدا در رؤیاهای غیراخلاقی مطرح کرد. اما توماس آکویناس علاقه­ای به رؤیاهای پیشگویانه نداشت. اگرچه خدا می­تواند از طریق رؤیاها با ما حرف بزند، آکویناس می­ترسد که برخی از رؤیاها از سوی شیطان و گمراه کننده باشد (به نقل از دریزباخ، 2000).

در سال­های 1500 تا 1800 فلاسفه برجسته خردگرایی چون دکارت، پاسکال و لایبنیتس و فلاسفه تجربه­گرایی چون هابز و برکلی به موضوع رؤیا علاقه­مند بودند. دکارت مانند سقراط رؤیا را در تضاد با تجربه­گرایی می­دید و بر این باور بود که با دید تجربی نمی­تواند واقعیت را از رؤیا تشخیص داد، اما در نهایت وی به این نتیجه رسید که بیداری از رؤیا با ثبات­تر است. پاسکال اظهار داشت که رؤیاها چندان بی­ثبات نیستند و در واقع بیداری می­تواند خواب باشد و خواب نیز بیداری. یا شاید هم ما تنها با مردن بیدار می­شویم. اما هابز بر این عقیده بود که رؤیا نه تنها کم­ثبات­تر از بیداری است، بلکه غیرمنسجم­تر و مهمل­تر از بیداری است. از دیدگاه برکلی، تفاوت بین رؤیا و بیداری، وضوح بیش­تر بیداری است. لایبنیس اعتقاد داشت که تفاوت بین رؤیاها با عالم واقعیت وضوح بیش­تر واقعیت نیست، بلکه در بیداری همه به دنبال هدف خاصی هستند. در رؤیاها قضاوت جدیدی رخ نمی­دهد و همچنین تصاویر غیرقابل توضیحی وجود دارد (به نقل از دریزباخ، 2000).

در قرن نوزدهم کانت اظهار داشت که رؤیاها فقط تصاویری خودساخته هستند حواس را فریب دهند. شوپنهاور بر آن بود که زندگی در عالم بیدار و رؤیاها دو برگ از یک کتاب هستند، بدین معنی که از دو عالم مجزا نیامده­اند. نیچه با این ایده موافق بود و می­گفت رؤیاها و هشیاری ریشه در تحریک عصبی دارند. تفاوت بزرگ این رؤیا و بیداری ایت است که رؤیاها می­توانند خلاقانه­تر و آزادانه­تر تفسیر شوند. ویلیام جیمز می­گوید: «عالم رؤیا زمانی که در خوابیم، عالم واقع ماست . . . زمانی که بیدار می­شویم، برای ما دنیای غیرواقع می­شود. اما اگر در یک رؤیا در طول روز ذهن ما را مشغول کند، به شکل جهان زیرین در کنار عالم بیداری باقی می­ماند» (به نقل از دریزباخ، 2000).

در قرن بیستم با تخصصی شدن فلسفه، علاقه فیلسوفان به موضوع رؤیا کم­تر شد. زیرا علوم دیگر، به خصوص روانشناسی به موضوع رؤیا می­پرداختند. در این دوران برگسون (1914، به نقل از دریزباخ، 2000) بر آن بود که رؤیاها واحدی عجیب از حافظه و حواس هستند که با فقدان اراده رؤیابین درآمیخته­اند. از دیدگاه سارتر (1948؛ به نقل از دریزباخ، 2000) رؤیاها بیش­تر شبیه به یک داستان هستند که برگرفته از  واقعیت نیست. بردلی (1914؛ به نقل از دریزباخ، 2000) تفاوت بین عالم رؤیا و به اصطلاح واقعیت را قبول دارد، اما تردید دارد که بیداری، واقعیت باشد.

در سال­های اخیر نیز رؤیا موضوع مورد علاقه بسیاری از فیلسوفان ذهن (چالمرز، 2010؛ فلاناگان، 2000) سؤالات و پاسخ­های فلسفی بسیاری را در مورد رؤیا مطرح کرده­اند. اما یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان و روانشناسان رؤیا فروید (1900) بود که در ادامه نظریات وی و سایر نظریات مهم روانشناختی در حوزه رؤیا مطرح می­شود.

 




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 9 :: 7:0 عصر

درباره سایت


امیرعلی مازندرانی «روانشناس، پژوهشگر، و درمانگر اختلالات خواب»
پیوندها
صفحات سایت
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار سایت
  • بازدید امروز: 50
  • بازدید دیروز: 46
  • کل بازدیدها: 380880
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است