سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رویابین
جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
به رؤیابین، جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا خوش آمدید

جنسیت: زن

سن: 25

دو یا سه ماه پیش خوابی دیدم.
قبل از خواب همسایمون پیرزنی تنها بود که گاهی اوقات ما برای کمک به ایشون به خونشون می رفتیم . ایشون اسفند سال پیش از دنیا رفتند با بیماری طولانی که مدت زیادی خوابیده بودند و کاری نمی تونستند بکنند
خوابم : خواب دیدم دارم یه باغ بزرگ رو آب میدم میگم باغ چون درختای زیادی داشت داشتم با شیلنگ روی برگهای درختا آب می ریختم که یهو صدایی گفت آب نریز خیس شدم
بعد همون پیرزن همسایمون اومد جلو سالم بود تازه انگاری تپل تر هم شده بود بعد منو (همونطور که وقتی زنده بود) صدا می زد صدا زد و با هم صحبت کردیم دقیق یادم نیست چی گفتیم .
بعد یادمه من رفتم پشت اون باغ مادرم اونجا بود گفتم مامان مگه زهرا خانم نمرده بود مامانم گفت چرا؟ گفتم آخه الان اون وسط بود سالم سالم . بعدش یادم نیست فکر کنم از خواب بیدار شدم.




موضوع مطلب :

دوشنبه 90 اسفند 1 :: 3:2 عصر

درباره سایت


امیرعلی مازندرانی «روانشناس، پژوهشگر، و درمانگر اختلالات خواب»
پیوندها
صفحات سایت
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار سایت
  • بازدید امروز: 2
  • بازدید دیروز: 35
  • کل بازدیدها: 380388
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است