• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : رؤياي 26
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نجمه -16 
    سلام خواب ديدم رفتم سر کوچمون نشستم اوايل شبه هر کي رد ميشه ميگه چرا اينجا نشستي جوابشو نميدم تا اينکه يه کاميون بزرگ کنارم مي ايسته و پسر همسايمون مياد از توش بيرون ميگه چرا اينجا نشستي ميگم همينجوري دلم مي خواد يهو از تو کاميون يه عالمه آدم اومدن بيرون و به طرف من حرکت کردن تا منو بگيرن من از ترس پا به فرار گذاشتم و تا خونمون بدو بدو اومدم و رفتم تو خونه جايي که جسمم خوابيده بود نشستم . بعد از خواب پريدم