• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : لطفا آخرين رؤيايتان را اينجا بنويسيد
  • نظرات : 88 خصوصي ، 151 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سرزمين کشاورزي پدرشوهرم اتاقي تقريبا قديمي هست وجلوتر يک استخر حدود سه سال پيش خواب ديدم آقايي از بستگان ما که البته دقيقا نميدونم چه کسي بود خيلي پولداره ويک ماشين گرانقيمت داره که توي جايي مثل اين اتاق نگه داشته تا اسيب نبينه بعد که توي ماشينش يا کنار ماشين بود ناگهان آتش ميگره وفريادهاي وحشتناکي ميکشه و توي استخر پرتاب ميشه توي دلم ميگم خوب شد افتاد توي آب ديگه نميسوزه اما آتشش خاموش نميشد و دائم فرياد ميکشيد