• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : لطفا آخرين رؤيايتان را اينجا بنويسيد
  • نظرات : 88 خصوصي ، 151 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يکبار حدود 5سال پيش خواب ديدم همسرم گاهي هست وگاهي نيست وبا دوستاش هست دوستاش هم احتمالا پسر دائيي هام بودند بعد ديدم جايي مثل سالن بود همسرم داره رد ميشه لباسهاي پرزرق وبرقي پوشيده بود وآرايش کرده بود بعد توي خيابان طرف خونه که ميرفتم باز ميبنيم بادوستاش داره بيررون ميره توي خواب احساس بدي داشتم