• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : لطفا آخرين رؤيايتان را اينجا بنويسيد
  • نظرات : 88 خصوصي ، 151 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ديشب 21 فروردين خواب ديدم جايي مثل پاساژ يا زيرزمينش بمب گذاري کردند وآقايي که منافق بود يه کلاه گيس روي سرش بود و به خاطر بزرگي کلاگيس کمي بد تيپ شده بود اما درکل بد تيپ نبود همه سعي ميکرديم کاري کنيم دوتا شلنگ کوچک بود يکي فکر کنم قرمز ويکي مشکي کنار هم حلقه شده بود بايد مشکي رو برميداشتيم که نميدونم بمب اونا خنثي بشه ويا ما بمب گذاشته بوديم که اونارو بکشيم ما موفق شديم ومنفجر شد همون آقا کشته شد سعي ميکنم به پسر بزرگم نشونش بدم ميگم حتما از تيپ اين خوشش مياد پسرم که اومد يا من آوردمش اون آقا رو که مرده بود نشونش ميدم بعد فکر ميکنم چون کلاه گيس بهش زياد نميومد کمي پشيمون شدم به پسرم نشونش دادم