• وبلاگ : رويابين
  • يادداشت : لطفا آخرين رؤيايتان را اينجا بنويسيد
  • نظرات : 88 خصوصي ، 151 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    امروز يک شنبه 29 ارديبهشت خواب ديدم با خانواده برادر شوهرم هستيم بعد که ميخوايم خونه بريم سر راه يک باغ خيلي زيبايي رفتيم درختچه هايي که گلهاي زيبا و مرتبي داشت در کل باغ رو سبز ونارنجي يادم مياد که بود کمي اونجا بوديم موقع رفتن به خونه اول تصميم ميگيرم بگم که برن من با بچه هام پياده بريم که بيشتر توي محيط باغ قدم بزنيم باز مي بينم حس پياده رفتن نيست تصميم ميگيرم با ماشين برادر شوهرم اينا بريم بعدش يا قبلش هم ديدم بچه هاي برادرشوهرم خونه ما دارن بازي ميکنند