رویابین جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
از دوران باستان تا کنون، عقاید گوناگونی درباره رؤیاها وجود داشته است. حتی امروزه، عقاید متفاوتی در بین فرهنگهای مختلف دنیا در مورد رؤیا وجود دارد. در ادامه به مروری بر این باورها می پردازیم: رؤیا به عنوان تجارب روح سرگردان رؤیابین: در این عقیده که رؤیا «به معنای واقعی تجربه روح سرگردان رؤیابین است»، تصور میشود که رویدادهای رؤیا واقعا رخ میدهند (تدلاک، 1992 ص. 8). بسیاری از فرهنگهای غیرغربی تمایز واضحی بین رؤیا و دنیای بیداری قائل نیستند. این عقیده خاص را میتوان در بین مردم گینه نو مشاهده کرد (توزین، 1975). در فرهنگ غربی، جنبش رمانتیک که در واکنش به خردگرایی قرن هیجدهم برخاسته بود، تأکید خاصی بر رؤیاها داشت. حتی یک نویسنده رمانتیک (تراکسلر) تا جایی پیش رفت که اظهار داشت رؤیا از زندگی بیداری فرایند اساسیتری است (النبرگر، 1970). رؤیا به عنوان اثرگذار: باور رؤیاهای اثرگذار نیز مبنی بر این است که رؤیا و زندگی بیداری هر دو واقعی هستند (تدلاک، 1992) با این وجود، چنین پنداشته میشود که رؤیاهای اثرگذار میتوانند موجب شود که چیزی در زندگی بیداری اتفاق بیفتد (هانت، 1989). رؤیاهای اثرگذار شباهت زیادی با رؤیاهای پیشگو دارند (اوزوکا، 1988)، با این تفاوت که تصور میشود رؤیاهای اثرگذار مستقیما اثر علّی میگذارند (هانت، 1989، ص. 84). یک بررسی روی دانشگاه نیجرین، نشان داد دو درصد شرکتکنندگان باور داشتند که رؤیاها میتوانند باعث شوند رویدادی در آینده اتفاق بیفتد (اوزوکا، 1988). در برخی از قبایل مراسم خاصی صورت میگیرد تا اتفاقی که در رؤیا دیده شده است، در بیداری به وقوع نپیوندد (تدلاک، 1991). رؤیا به عنوان پیشگو: تصور میشود که رؤیاهای پیشگویانه، قابلیت پیشبینی یا مشاهده آینده را دارد. این رؤیاها، رؤیاهای الهامبخش نیز نامیده میشود. عقیده رؤیاهای پیشگو به دوران یونان و روم باستان برمیگردد. در آن ایام، شایع بود که رؤیاها به عنوان طالع آینده شخصی افراد نگریسته میشد. طالعبینان و انواع گوناگون کتابها برای کمک به این فرایند پیشگویی مورد استفاده قرار میگرفتند (هانت، 1989). این عقیده در اواخر قرن نوزدهم نیز وجود داشت. عنوان کتاب مشهور تفسیر خواب فروید (1900) نیز برگرفته از همین تفاسیر رایج از رؤیاها بود (النبرگر، 1970). در دوران معاصر نیز این عقیده بررسی شده است. تقریبا 90 درصد از دانشجویان دانشگاه نیجرین به رؤیاهای پیشگویانه اعتقاد داشتند و 76 درصد آنها اظهار داشتهاند که تا کنون برنامههایشان را به خاطر یک خواب تغییر دادهاند (اوزوکا، 1988). در ایران نیز عقیده به رؤیاهای پیشگویانه (تحت عنوان رؤیای صادقه) بسیار رایج است، این عقیده در اسلام نیز مورد تأیید است. رؤیا به عنوان تلهپاتی: رؤیاهای تلهپاتی، رؤیاهایی هستند که تصور میشود میتوانند پیامی را از راه دور از یک فرد دیگر به فرد برسانند (وندیکسل، 1994). فریدریک مییر، واضع اصطلاح تلهپاتی، معتقد بود خواب زمانی است که فرد بیشتر مستعد ارتباط از راه دور با افراد دیگر است (به نقل از وندیکسل، 1994). حتی فروید در مقالهای نوشت «خواب موقعیت مناسبی را برای تلهپاتی فراهم میکند» (دوروکس، 1953، ص. 86). در سال 1962 مجموعه آزمایشهایی در بیمارستان میمونایدز در بروکلین انجام شد تا تأثیر تلهپاتی بر رؤیاها را بسنجد (اولمن، کریپنر، و واگان، 1973؛ هانت، 1989). طرح این پژوهش به این صورت بود که یک فرد پیامی را به یک آزمودنی خفته در طول خواب REMمیفرستاد. در 9 مورد از 13 مطالعه عمده، نتایج معناداری از نظر آماری به دست آمد که از ادراک فراروانی حمایت میکرد (اولمن، کریپنر، و واگان، 1973؛ وندیکسل، 1994). با این وجود، شرایط و نتایج این آزمایش تکرار نشد (وندیکسل، 1994). رؤیا به عنوان دیدار: رؤیاهایی است که پنداشته میشود در آن ملاقات یا ارتباطاتی با خدا، ارواح یا یک فرد مُرده برقرار میشود که این رؤیاها در اوایل دوران یونان باستان شایع بود (هانت، 1989). این رؤیاها ممکن است اهداف روحی، پیشگویانه، و یا اطلاعرسانی برای رؤیابین داشته باشد (هانت، 1989). از طول تاریخ رهبرانی بودهاند که بر اساس رؤیاهای دیدار، تصمیماتی گرفتهاند (وندیکسل، 1994). بسیاری از رؤیاهای درمانگر به نظر میرسد که در آنها خدا یا ارواح درمانگر دیده شود (مییر، 1966). رؤیاهای دیدار در برخی از قبایل تصور میشود تأثیر منفی دارد و مراسمی برگزار میشود تا اثرات منفی آن از بین برود (تدلاک، 1992). رؤیا به عنوان کهنالگو: کارل یونگ، رؤیاهای کهنالگویی را به عنوان رؤیاهایی تعریف کرد که مشتمل بر موضوعات بینفرهنگی اسطورهشناسی یا روانی هستند و به همه تجربیات گذشتگان در هنگام بیداری برمیگردد (کان و داندری، 1986؛ هانت، 1989). چنین رؤیاهایی اغلب به شکل نامعمولی واضح، عجیب یا تخیلی دیده میشود (هانت، 1989). عقیده یونگ مبنی بر موضوعات کهنالگویی برمیگردد به محققین قرن نوزدهم مانند فن شوبرت که در سال 1814 نوشت رؤیا شامل سیستم خودمختاری از نمادهای جهانی است که در همه افراد گذشته و حال رایج است (النبرگر، 1970). رؤیا به عنوان تشخیص بیماری: یونانیان باستان بر این باور بودند که رؤیاها میتوانند نشانگر سلامت جسمانی باشند (هانت، 1989). استفاده از رؤیاها به عنوان یک ابزار تشخیصی توسط بقراط به طور رسمی مطرح شد (مییر، 1966). یونانیان باستان، رؤیاهای تشخیصی را رؤیاهایی طبیعی میدانستند، نه پیشگویانه. تصور میشد روح در طول خواب قادر است دلایل بیماری را به وسیله تصاویر شناسایی کند (مییر، 1966). پژوهشگر قرن نوزدهم، شرنر ارتباط بین رؤیاها و سلامت جسمانی رؤیابین را بررسی کرد (النبرگر، 1970). وی در مورد نمادهای رؤیایی که متناظر با اندامها و احساسهای جسمانی هستند، تحلیلی را ارائه داد. مثلا رؤیای ترافیک با وضعیت قلب و گردش خون در ارتباط است (النبرگر، 1970). دانیل شیدر، که یک روانتحلیلگر و عصبشناس است، در مورد برخی از بیمارانش نوشت که رؤیاهایی داشتند که از بیماری قریبالوقوع آنها خبر میداد (اشنیدر، 1976). پژوهشگر دیگری رؤیاهای بیماران قلبی را بررسی کرد، و نتیجه گرفت بسیاری از رؤیاهای بیماران میتوانستند کارکرد هشداردهنده در مورد سلامت افراد داشته باشند (اسمیث، 1986). رؤیا به عنوان درمانگر: این باور که رؤیاها بیماری جسمانی را درمان میکند، در یونان باستان و فرهنگهای غیرغربی یافت میشد. بسیاری از یونانیهای باستان معابدی برای درمان بیماریها به وسیله رؤیا ساختند (مییر، 1966). بیمار پس از برخی از مراسم تطهیر به معبد واگذار میشد و بهبود وی بستگی به دیدن رؤیای درست داشت. (مییر، 1966). در برخی از فرهنگهای غیرغربی افراد خاصی رؤیاهایی میبینند که به آنها قدرت میدهد که دیگران را درمان کنند (منهایم، 1991). باورهای روانشناختی رؤیا: زیگموند فروید این مفهوم را مطرح کرد که رؤیاها میتوانند ناهشیار فرد را نشان دهند (فروید، 1900). وی اظهار داشت نیروی برانگیزنده رؤیاها برآورده کردن آرزو است. این آرزوها مشتمل بر تکانههای جنسی یا پرخاشگرانه نوزادی است که برای رؤیابین غیرقابل پذیرش بودهاند. بنابراین، این آرزوهای ناهشیار به صورت مبدل در جستجوی اظهار شدن هستند که به عنوان محتوای آشکار رؤیا شناخته میشود. سطح دوم رؤیا، محتوای پنهان آن است که از آرزوها و تخیلات ناهشیار سرکوب شده تشکیل شده است. این محتوای پنهان میتواند برای معنای روانشناختیاش تحلیل شود. فروید اظهار کرد که رؤیای تفسیر شده میتواند کاربرد رواندرمانی داشته باشد (دنتان، 1987). ایده دیگر این است که رؤیاها معنای خصوصیای برای رؤیابین دارد، اما ممکن است هنوز برای رؤیابین قابل درک نباشد (هیلمن، 1979). این عقاید، را میتوان در این جمله تلمود دید که «رؤیای تفسیر نشده مانند نامه خوانده نشده است» و «به انسان چیزی در رؤیا نشان داده میشود که در دلش فکر میکند» (وندیکسل، 1994، ص. 54). باورهای خلاقانه در مورد رؤیا: هنرمندان و مخترعین گزارش کردهاند رؤیاها میتواند در کارهای خلاقانهشان به آنها کمک کند (ایپل، 1993؛ کولاک، 1989). نویسنده مشهور، رابرت لوئیس استیونسون اظهار داشته است که مهمترین ایدههای خلاقانهاش را از رؤیاها به دست آورده است (کولاک، 1991). کارن هورنای گفته است رؤیاها اغلب «چه در افراد نوروتیک و چه در افراد سالم تلاشهایی برای حل تعارضها هستند» (هورنای، 1950، ص. 349). علاوه بر شواهد روایتی بسیار، شواهدی تجربی نیز برای حمایت از این باور که رؤیاها میتوانند به حل مسئله کمک کنند وجود دارد (دلانی، 1990). محرومیت از خواب REMدر انسانها و حیوانات، باعث نقص در حل مسئله و خلاقیت میشود (کریپنر و روبینشتاین، 1990). تحقیقات دیگر نشان میدهند که رؤیا دیدن ظرفیت حافظه را برای به خاطر سپردن رویدادها بالا میبرد (کویکان، 1987). تحقیقاتی نیز وجود دارد که نشان میدهد رؤیا میتواند به تطابق با رویدادهای تنشزا کمک کند (کارترایت، 1991؛ گرینبرگ، پیلارد و پیرلمن، 1972). باورهای بی معنا بودن رؤیا: باور بی معنا رؤیا ادعا میکند که رؤیاها اساسا رویدادهای زیستی بیمعنا هستند. امروزه پژوهشگرانی هستند که بر این باورند که رؤیاها منحصرا رویدادهای فیزیولوژیکی بدون معنای زیربنایی هستند (کریک و میچیسون، 1983؛ هابسون و مککارلی، 1977؛ فولکز، 1985). یک دیدگاه رایج علمی این است که رؤیاها منحصرا از شلیک تصادفی عصبی تشکیل شده است (گلوبوس، 1991). هادفیلد (1954) رؤیاها را فقط محصول فرعی سوء هاضمه میدانست. بسیاری از محققین نیز عقیده دارند رؤیا کارکردی فیزیولوژیکی مانند رها کردن قشر مغز از تصاویر ذهنی اضافی دارد (کریک و میچیسون، 1983). باورهای وابسته به واقعیت: آزمایشگاههای مدرن خواب و رؤیا حجم زیادی از دادهها را در مورد رؤیاها و رؤیا دیدن به دست آورد است (وندیکسل، 1994). بسیاری از این یافتهها در بین عموم مردم پذیرفته شده است. یک مورد از این واقعیتهای به اثبات رسیده این است که همه هر شب رؤیا میبینند (دمنت و کلیتمن، 1957). با این وجود در فرهنگ امروز آمریکا مثلا لزوما هر کسی این موضوع را نمیداند (دومینو، 1982).
موضوع مطلب : آخرین مطالب پیوندها
صفحات سایت آمار سایت
فرم تماس امکانات دیگر |
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است
|