جنسیت: مرد
سن: 24
حس غریبی بود، تقریبا آدمهایی که اطرافم بودند را نمیشناختم و احساس میکردم که نمیدانم چرا در آن لحظه در آن مکان حضور دارم. شرایط رؤیا تقریبا برایم آشنا بود و موقعیتی که که در آن حضور داشتم را میپسندیدم ولی تقریبا احساس خاصی به آنها نداشتم و تاریکیها را بیشتر حس میکردم تا نقاط روشن و اتفاقات واضح. از توضیح بیشتر در این رابطه معذورم!!!
موضوع مطلب :