جنسیت: زن
سن: 20
خواب دیدم در دانشگاه بودم. شرایط و مکان برایم آشنا بود (دانشگاه و کلاسهای آن). خیلی فعالیت میکردم. گویا اضطراب داشتم که برنامه یا کلاسی که دارم خوب انجام شود. به این طرف و آن طرف دانشکده میرفتم و با افراد مختلف صحبت میکردم. افراد،دقیقا یادم نیست. اما چند نفر از آنها دوستانم بودند که در بسیج با آنها فعالیت میکردیم، یک نفر از آنها هم مسئول کارهای بسیج بود که من میخواستم با او کارهایم را هماهنگ کنم، اما نمیشد و من همچنان در دانشگاه سرگردان بودم و خوابم به هیچ نتیجهای نرسید.
موضوع مطلب :