اگرچه علاقه زیادی به مباحث روان تحلیلی ندارم، چون این وبلاگ تخصصی رؤیا است، احساس می کنم لازم است در مورد برخی از مباحث و کلیدواژه های روانشناسان فرویدی و نوفرویدی توضیح بدهم. یکی از مفاهیمی که برای نخستین بار فروید مطرح کرد، عمل رؤیا است که در کتاب کلاسیک «تفسیر خواب» وی یک فصل کامل را به خودش اختصاص داده است. اما پس از فروید نیز این مفهوم مورد استفاده روان تحلیل گران جدیدتر مورد استفاده قرار گرفت و تقریبا معنی متفاوتی به خودش گرفت. در ادامه اشاره مختصری به دیدگاه فروید در مورد عمل رؤیا می کنم و سپس توضیح می دهم که روان تحلیل گران جدید چه دیدگاهی در مورد این مفهوم دارند.
نظریه زیگموند فروید، بر اساس اهمیت ذهن ناهشیار پایه ریزی شد. بر اساس این نظریه، ناهشیار افراد را تنها در روز تحت تأثیر قرار نمی دهد، بلکه بر روی رؤیاهای افراد نیز تأثیر می گذارد. از دیدگاه روان تحلیل گری یا همان روانکاوی، انتقال افکار ناهشیار به هشیاری، عمل رؤیا نامیده می شود. در رؤیاها دو نوع محتوای متفاوت وجود دارد، یکی محتوای آشکار، و یکی محتوای پنهان. محتوای آشکار همان شکل ظاهری رؤیا است، اما محتوای پنهان عبارت است از احساسات و افکار زیربنای رؤیا که به صورت ناهشیار وجود دارند. محتوای آشکار از محتوای پنهان و خاطرات اخیر تأثیر می پذیرد. بر اساس اصل جبران کارل یونگ دلیل این که رؤیاها محتوای پنهان دارند، این است که ناهشیار در طول رؤیا محدودیت های ذهن هشیار را جبران می کند. از آنجایی که ذهن هشیار نمی تواند یکباره از همه چیز آگاه شود، محتوای پنهان به این افکار پنهانی و دور از دسترس اجازه می دهد که قفل گشایی شود. روان تحلیل گران از دانش فرایند عمل رؤیا استفاده می کنند تا بتوانند رؤیاها را تحلیل کنند. به عبارت دیگر درمانگر محتوای آشکار رؤیاها را مورد بررسی قرار می دهد تا درک کند محتوای پنهان سعی دارد چه بگوید.
برای این که به طور کامل عمل رؤیا را درک کنیم، باید دریابیم که چگونه ذهن، افکار پنهان را به افکار آشکار منتقل می کند. اولین قدم ذهن، تراکم یا هم فشردگی (condensation) نامیده می شود. در این فرایند، چند فکر مختلف با یکدیگر ترکیب می شوند تا یک فکر واحد را بسازند. ترکیب افکار ناهشیار باعث می شود ذهن راحت تر بتواند آن ها را در رؤیا ابراز کند. مرحله تراکم دو زیرمرحله دارد: پسماندهای روز و سانسور. پسماندهای روز عبارت است از مسائل باقی مانده طول روز که برخی از افکار ناهشیار را به وجود می آورد. ذهن این افکار را از طریق شرایطی مشابه با شرایط طول روز به اجرا در می آورد. پیش از این که افکار ناهشیار بتوانند به نمایش در بیایند، سانسور می شوند. از آن جایی که بسیاری از افکار ناهشیار از اصول اخلاقی جامعه تبعیت نمی کنند، ذهن آن ها را به نحوی سانسور می کند تا محترمانه تر باشند. این کار انجام می شود تا رؤیابین دچار اضطراب نشده و از خواب بیدار نشود. پس به دلیل این که افکار ناهشیار مختلف با هم ترکیب می شوند، بررسی یک رؤیا بسیار دشوار است.
پس از تراکم، مرحله بعدی تشکیل رؤیا جابجایی است. در این مرحله رؤیا احساسات و آرزوها را به سمت موضوعات غیرمرتبط هدایت می کند. این مرحله شبیه پدیده انتقال است که در روان تحلیل گری به عنوان یک تکنیک مورد استفاده قرار می گیرد. مرحله دیگر در تشکیل رؤیاها نمادگرایی یا سمبولیسم است. اشیا یا موقعیت های درون رؤیا در واقع نماینده چیز دیگری است که آن چیز دیگر معمولا افکار و آرزوهای ناهشیار است. مثلا ممکن است خواب ببینید که غذایی که می خواستید برای پدر و مادرتان بپزید سوخته است. این خواب ممکن است نشان دهنده این باشد که می ترسید پدر و مادرتان را از دست بدهید. چهارمین و آخرین مرحله تشکیل رؤیا عبارت است از بازبینی ثانویه. در این مرحله تمامی افکار در کنار هم قرار گرفته و منسجم می شوند.
موضوع مطلب :