جنسیت: زن
سن: ؟
بعداز فوت بابام خواب دیدم بابام اومده ویک شیرینی مغزدار بهم داد و دو روز بعد یکی از بهترین اتفاقات زندگیم رو دیدم باز هم بعداز فوت بابام دیگه دیدم خانه نمیدونم بابام اینا بود که مثل یه مدرسه بزرگ بود با درهای کمی پوسیده پدرشوهرم هم اونجا بود بابام با عصبانیت میگه چرا ازموقعی که من رفتم تا حالا این درا اینقدر پوسیده میگم این درا همان موقع هم همیطور بود و دائم داد میزنه که نه مراقب نبودید اینطور شده وتوی خواب می دیدم که حق بامنه
موضوع مطلب :