جنسیت: زن
سن: ؟
حدود چهار یا 5 سال پیش خواب دیدم با یکی از دوستان همسرم توی کوهستان که خانه انها آنجا بود هستیم البته در بیداری چنین دوستی نداره همون بالا بودیم وتماشا میکردیم وقتی برگشتیم ورفتیم تو خانه که فکر میکنم تاریک هم بود آتشی روشن بود و جلوی آتش نشستیم میبینم که همسرم نیومد از دوستش می پرسم جعفر کجاست و توی چشمای من نگاه میکنه میگه جعفر مرده همون لحظه که به چشمای من نگاه میکرد متوجه شدم که شیطانه وانگار فرار کردم خیلی راه رفتم و دنبال همسرم میگشتم تا خانه اقوام مادر شوهرم دیدمش جایی که من ایستاده بودم وجایی که همسرم ایستاده بود نزدیک هم بود عین دوتا تخته ولی جدا از هم انگار جایی که اونا بودن کمی از من بالاتر بود.
موضوع مطلب :