جنسیت: زن
سن: ؟
خواب دیدم توی یک خیابان البته پیاده رو خانم های فامیل آش درست کرده بودند وهرکی از هرکدوم دلش میخواست میخورد من رفتم سر آشی که مادرشوهرم درست کرده بود رنگش قرمز بود میخواستم بخورم که مامانم اونجا جلوی آش ایستاده بود وصحبت میکرد من ترسیدم که مبادا آب دهانش موقع صحبت کردن توی آش پاشیده باشه از یک قسمت دیگه میخواستم بردارم که دوباره این اتفاق افتاد بعد خواستم از زیر بردارم باز همین طور شد وآش نخوردم میخواستم برای اینکه مادرشوهرم ناراحت نشه شوهرم علتش رو به اونا بگه.
موضوع مطلب :