جنسیت: زن
سن: ؟
دیشب نزدیک صبح شاید بود که خواب دیدم توی خونه ای هستم که نمیدونم فکر میکنم توی روستا بود روی دیوار نم زده بود و صاحب خونه میگه اصلا آب ندارییم اینجا هیچ کس آب نداره میرم بیرون ببینم چه خبره میبینم ساختمانی که تقریبا مثل قصر بود اونجا روبروی اون خونه بود روی تراس طبقه بالاش فواره اب بود که نه چندان زیاد وبصورت باریک ازش اب بیرون می زد ومتوجه میشم کسی که پادشاه اونجا یا مثل پادشاه بود همه ابهارو اونجا ذخیره کرده وتوی یک اتاقش پر از شمشهای طلاست بعد میبینم کسی که اینکارو کرده وصاحب اون خونه پسر داییم بود که در واقعیت هم بسیار ثروت داره.
موضوع مطلب : رؤیاها