همانطور که وعده داده بودم، قصد دارم انواع پرخوابی را معرفی کنم. من در این متن از کلمه بیش خوابی هم استفاده کردم، چون به نظرم واژه غیرمصطلح تر، اما درست تری است. در مطلب قبلی بسیاری از مشکلاتی که پرخوابی نیستند و به عنوان پرخوابی مراجعه می کنند را معرفی کردم. اما الان می خواهم کمی بحث را تخصصی تر دنبال کنم و اختلالاتی را معرفی کنم که مهم ترین نشانه آن ها پرخوابی است و طبیعتا در دومین ویراست طبقه بندی اختلالات خواب یا همان ICSD-2 زیر عنوان پرخوابی (hypersomnia) مطرح شده اند. در این جا به صورت مختصر در مورد آن ها صحبت می کنم. در مطالب آینده هر کدام را به تفصیل توضیح می دهم. همانطور که گفتیم، پرخوابی ها در اغلب مواقع ناشی از یک اختلال دیگر هستند. در اینجا می خواهم اضافه کنم که پرخوابی ها در بسیاری از اوقات ناشی از سایر اختلالات خواب هستند. مثلا وقفه های تنفسی در هنگام شب، باعث افت کیفیت خواب و در نتیجه افزایش زمان خواب می شود، اختلال های ریتم شبانه روزی یا حتی پرواز زدگی (jet lag) در بسیاری از اوقات موجب پرخوابی یا بیش خوابی شود. یا به همین ترتیب انواع بدخوابی ها (مثل کابوس، خوابگردی و ...). در اینجا فقط به پرخوابی هایی هایی می پردازم که مشکل از خود پرخوابی شروع می شود و نشانه اولیه بیماری پرخوابی است. مهم ترین بیماری ها در این طبقه شامل این موارد است: نارکولپسی (حمله خواب)، بیش خوابی مکرر (recurrent hypersomnia) که خود شامل نشانگان کلین لوین و پرخوابی وابسته به چرخه قاعدگی می شود، پرخوابی ایدیوپاتیک (ناشناخته)، نشانگان خواب ناکافی القا شده به صورت رفتاری، بیش خوابی وابسته داروها یا مواد، و بیش خوابی فیزیولوژیکی نامتمایز. دقیقا همین هاست، خیالتان راحت. البته در نارکولپسی دو نوع باید مشخص شود، نارکولپسی همراه با کاتاپلکسی یا بدون آن. کاتاپلکسی یعنی سستی عضلات. حالا در مطالب بعدی در مورد همه چیز توضیح می دهم. اصلا نگران نباشید. در گذشته بیش خوابی را با یک معیار ساده می سنجیدند که عبارت است از 4-2 ساعت بیشتر از زمان نرمال خوابیدن. این که زمان دقیقی مشخص نکردند، به خاطر این است که معیار 4 ساعت در نوزادی و معیار 2 ساعت در بزرگسالی کاربرد دارد. اما بیست سال گذشته، معیار بیش خوابی علاوه بر خواب زیاده از حد، شامل خواب آلودگی روزانه هم شده است.
حالا نارکولپسی چیست؟ در نارکولپسی یا حمله خواب، مرزهای خواب و بیداری به طور کامل محو می شود. برخی از ویژگی های منحصر به خواب، وارد بیداری می شود. مثلا ممکن است در حال بیداری فردی شروع به رؤیا دیدن کند، بعد، یکدفعه ولو شود و بیفتد. این وضعیت، که همان سستی عضلانی یا کاتاپلکسی است بسیار خطرناک است و ممکن است باعث مرگ بیمار شود. مثلا گزارش های زیادی وجود دارد که بیمار دچار نارکولپسی در حال رانندگی به خواب رفته است و تصادف منجر به مرگ داشته است یا مثلا سوانح شغلی در این افراد خیلی زیاد است. بنابراین، این افراد تا زمان بهبودی کامل صلاح نیست که گواهینامه بگیرند، و به شغل های حساس یا پرخطر بپردازند. خب... بحث نارکولپسی خیلی مفصل است و این جا نمی توانم به طور کامل توضیح دهم. در فرصت های بعد، حتما یک پست جداگانه را به نارکولپسی اختصاص می دهم. دومین و آخرین اختلالی که فقط به عنوان نمونه معرفی می کنم، نشانگان کلین لوین (Kleine-Levin syndrome) است. این اختلال معمولا در نوجوانان پسر رخ می دهد، ویژگی این اختلال بیش خوابی های دوره ای است، که با پرخوری های تکانشی همراه است. طول هر دوره بیش خوابی به همراه پرخوری از یک روز تا یک هفته متفاوت است. البته این وقوع این نشانه ها اصلا نظمی ندارد و ممکن است در یک فرد واحد در یک ماه چندین بار اتفاق بیفتد و در یک ماه کم تر رخ دهد. در طول دوره های بیماری، یکی از اتفاقات تعیین کننده برای تشخیص نشانگان کلین ـ لوین، از بین رفتن حس واقعیت است. یعنی در دوره های بیماری، نوجوانان حس می کنند که هیچ چیز واقعی نیست و در یک کارتون یا یک خواب زندگی می کنند. این اختلالات اغلب قابل درمان هستند، بنابراین، اگر یکی از نزدیکانتان دچار هر کدام از این بیماری هاست نگرانی به خودتان راه ندهید، او را به یک روانپزشک یا روانشناس معرفی کنید. در مطالب بعد در مورد هر کدام از این اختلالات مفصل تر بحث خواهم کرد.
موضوع مطلب :