سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رویابین
جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
به رؤیابین، جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا خوش آمدید

جنسیت: زن

سن: 22

من مدتی است که نامزد دارم البته غیررسمی (دوست هستیم فعلا)

خواب دیدم که با نامزدم رفتیم خانه آن­ها تا من را با مادرش آشنا کند. رفتیم خانه­شان و قبل از این که مادر نامزدم بیاید، .... بعد، مادرش از بیرون آمد و دوش گرفت و سپس یک لباس خواب بلند پوشید، یعنی لباس خانگیش بود و او آمادگی نداشت ما را در خانه ببیند و موهایش کوتاه بود (نمی­دانم چرا موهایش برایم در خواب مهم بود!) بعد من به او سلام کردم با استرس و کمی هول شده بودم، چون دفعه اولم بود که او را می­دیدم، او هم با بی­میلی جواب سلام مرا داد. او ناراحت بود از این که با این وضع به هم ریخته برای اولین بار همدیگر را می­بینیم، و از پسرش که نامزد من بود، گله داشت که چرا از قبل با او هماهنگ نکرده است. من هم ابروهایم درآمده بود و ناراحت بودم که من هم به هم ریخته هستم. نظر مادرش در مورد من زیاد بد نبود، اما خیلی هم خوشش نیامده بود و من استرس داشتم. در آخر هم نامزدم سنگ قبرش را به من نشان داد. من تعجب کردم. احساسم تقریبا ناخوشایند بود.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 بهمن 25 :: 10:50 عصر

درباره سایت


امیرعلی مازندرانی «روانشناس، پژوهشگر، و درمانگر اختلالات خواب»
پیوندها
صفحات سایت
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار سایت
  • بازدید امروز: 36
  • بازدید دیروز: 40
  • کل بازدیدها: 385547
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است