خواب، پادشاه همه خدایان و هلاکت ها است... (هومر، ایلیاد، بخش 17).
کم می توان حالات جسمانی دیگری را یافت که در طول اعصار مختلف و در بین شاعران، نویسندگان و دانشمندان به اندازه خواب مورد توجه باشد. از ارسطو گرفته، تا اووید و تا شکسپیر و دانته، خواب و تأثیر آن بر هیجان، رفتار و سلامتی همواره موجب شگفتی نویسندگان بوده است. دلایل و علل خوابیدن موضوع تفکر برخی از بزرگترین متفکران تاریخ بشری مثل بقراط و فروید بوده است. آن ها تلاش کرده اند برای اساس فیزیولوژیکی خواب و رؤیا توضیحاتی بیابند. نه تنها رفتارهای مربوط به خواب و بیداری در طول اعصار تغییر کرده است، بلکه محیط خوابیدن انسان ها هم تغییرات گسترده ای داشته است. محل خوابیدن انسان ها از اتاق خواب های جمعی پر از شاخ و برگ، نی، یا پوست حیوانات به اتاق خواب های قرن 21 تبدیل شده است ـ مکانهایی خصوصی مملو از ابزارهای برقی مثل کامپیوتر، تلویزیون، ترموستات یا لامپ.
در ایام باستان درکی ابتدایی از بی خوابی و خواب الودگی وجود داشته است، امّا اختلالات خواب ویژه ای مثل نارکولپسی در اواخر قرن 19 شناخته شد. با پیشرفت سریع تکنولوژی در این 70 سال اخیر درک بی سابقه ای از بی خوابی و خواب آلودگی به وجود آمده است.
اگرچه احتمالا اغلب اختلالات خواب از زمانی که بشر تکامل یافته، وجود داشته است، جامعه مدرن متأسفانه باعث ایجاد چند اختلال جدید شده است. وقتی توماس ادیسون لامپ را اختراع کرد، بشر قدرت پیدا کرد تا نور روز را به شب گسترش دهد و در نتیجه کار نوبتی (شیفتی) در هنگام شب به وجود آمده است. و بهایی که بابت این توانایی می پردازیم، به هم خوردن ریتم شبانه روزی و اختلال خواب است. به همین شکل، مسافرتهای بین المللی با هواپیما باعث گذشتن سریع از مناطق زمانی (time Zones) شده است، که این هم باعث به هم خوردن ریتم شبانه روزی و خستگی پرواز می شود.
در سال های اخیر پژوهش های علمی باعث به دست آمدن اطلاعات جدیدی در مورد فیزیولوژی و آسیب شناسی خواب شده است. این پیشرفت سریع در پزشکی اختلالات خواب، گاهی به سؤالاتی پاسخ داده است که از زمان های باستان ذهن بشر را به خود مشغول کرده ا ند. سؤالاتی که طبیعی بود برای اجداد باستانی ما پیش بیاید، مثل این که چرا یک سوم از روزمان را در وضعیتی رمزآلود به نام خواب می گذرانیم. در مطلب بعد، در مورد خواب در پیش از تاریخ و ایام باستان خواهم نوشت.
موضوع مطلب :