سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رویابین
جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
به رؤیابین، جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا خوش آمدید

دیشب خواب دیدم که من و نامزدم در خانه پدر بزرگ نامزدم هستیم. پدربزرگ و مادربزرگ نامزدم از چیزی نگران بودند و ما را تنها نمی­گذاشتند. ما به هر ترفندی دست زدیم که مگر اینها ما را تنها بگذارند، نتوانستیم و در نهایت حرفهایی که می­خواستیم تنهایی با هم بزنیم در دل هر دومان ماند. ولی من در خواب این احساس را داشتم که با نگاهمان حرفهایمان را زدیم، پس از تلاش­های مکرر که نتوانستیم تنها با هم حرف بزنیم، احساس بدی نسبت به بدبینی افراد و کلا افراد دور و برم داشتم. صبح وقتی از خواب بیدار شدم نیز همین احساس را داشتم.

 




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 2 :: 6:11 عصر

فلج خواب (Sleep Paralysis)، یک فلج مختصر است که هنگام به خواب رفتن یا بیدار شدن تجربه می شود. در بسیاری از مواقع این فلج همراه با خیالپردازی های واضح و ترس مفرط است. علاوه بر ترس در حین فلج خواب، افراد معمولا پس از آن هم حسابی به هم میریزند. در این ترس، معمولا حساسیت افراد و باورهای خرافی نقش دارند. معمولا توهم های همراه با فلج خواب ارتباطی با بیماری های روانی دیگر ندارد. در هنگام فلج خواب، حرکات چشم و تنفس ثابت باقی می ماند. اما تنفس به صورت ارادی صورت نمی گیرد و این حالت موجب احساس فشار بر روی سینه می شود. توهم هایی که در این حالت رخ می دهد بر سه نوع است: دیدن متجاوزی که وارد خانه شده است، موجودی به نام بختک که روی سینه افراد می نشیند، و وجود حرکات یا پیچش در محیط. توهم وجود متجاوز، می تواند، بصری، شنیداری، یا لمسی باشد. توهم بختک، شامل احساس فشار بر روی سینه، دشواری در تنفس و احساس خفگی، درد، و احساس مرگ قریب الوقوع است. تجارب دهلیزی حرکتی، شامل احساس شناور بودن، پرواز کردن، افتادن، و جدا شدن روح از بدن است. گاهی این توهم ها همراه یک سناریوی کامل تهدید و تهاجم است. در مورد آشفتگی بعد از فلج خواب بعدها اگر فرصتی شد خواهم نوشت.

این مقاله برگرفته است از:

Cheyne, J. A., & Pennycook, G. (2013). Sleep Paralysis Postepisode Distress Modeling Potential Effects of Episode Characteristics, General Psychological Distress, Beliefs, and Cognitive Style. Clinical Psychological Science




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 2 :: 11:33 صبح

یکی از معضلات و علل اصلی پیشرفت کند مطالعات رؤیا، مشکلات روش­شناختی است. یکی از این مشکلات مشخص نبودن درجه یا میزانی است که گزارش رؤیا واقعا تجربه رؤیا را منعکس می­کند. مفید بودن روش­های متعدد جمع­آوری رؤیا، میزان نمایان­گر بودن افرادی که رؤیا می­بینند نیز همواره مورد سؤال بوده است. علاوه بر این ارزشمندی و روایی روش­های متعدد و مشکلات آماری نیز این مسئله را دو چندان دشوار می­کند. مطالعه رؤیا در طول تاریخ روان­شناسی همواره یک مطالعه منحصر به فرد بوده است زیرا اولا به هیچ وجه محتوای رؤیاها قابل دستکاری یا دستورالعمل دادن نیست و نمی­شود آن را به صورت کمی درآورد. در ثانی رؤیاها فقط توسط رؤیابین مشاهده می­شوند و توسط هیچ کس دیگر قابل مشاهده نیست. و ثالثا این که امکان گزارش رؤیا در هنگام مشاهده رؤیا امکان­پذیر نیست. بنابر این فرض که شرایط ذهنی در هنگام خواب و بیداری متفاوت است، گزارش­های رؤیا خیلی کم قابل اعتنا هستند (فیس، 1983، 1991).

به همین دلیل است که تجارب مورد مطالعه رؤیا برای روانشناسان فقط به صورت شفاهی یا کتبی است (و هیچ تصویری قابل مشاهده نیست). این مسئله این سؤال را برمی­انگیزد که گزارش­های رؤیا چقدر قابل اعتماد هستند. از طرف دیگر ادعا می­شود که رؤیاهایی با موضوعات خاص بیش­تر به خاطر می­ماند؛ بنابراین می­توان به این موضوع شک کرد که رؤیاهایی که مطالعه می­شوند نمونه درستی از همه رؤیاها باشند. با وجود همه این مسائل شواهدی وجود دارد که نشان می­دهد که گزارش­های رؤیا درک ما را از ساختار و محتوای رؤیاها افزایش می­دهد. بسیاری حتی شک کرده­اند که رؤیا وجود دارد. آن­ها می­گویند احتمالا رؤیا در فرایند بیدار شدن یا در حین تعریف کردن خواب ساخته می­شود. آن­ها مشاهده کرده­اند که حرکات چشم در حین خواب و امواج مغزی ثبت شده تناسبی با محتوای رؤیا ندارد.

 اما دو فرایند این حقیقت را ثابت می­کند که رؤیا در هنگام خواب اتفاق می­افتد: صحبت کردن در حال خواب و اختلالات رفتاری در زمان خواب REM. مطالعات دقیق تعداد زیادی از موارد صحبت در حال خواب نشان داد که مواردی که در هنگام خواب REM اتفاق می­افتد با گزارش­های رؤیابین بعد از بلافاصله بیدار شدن همخوانی کامل دارد (آرکین، 1981). شاهد مشخص­تر این که رؤیا در هنگام خواب اتفاق می­افتد مربوط به اختلالات رفتاری خواب است که مشخص شده است کارهای فرد در حال خواب با محتوای گزارش شده هماهنگ است. (ماچووالد و شنک، 2000). این شواهد همچنین دقت گزارش­های رؤیا را در بیش­تر موارد اثبات می­کند، حداقل زمانی که گزارش رؤیا بلافاصله بعد از بیداری باشد.

 




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 1 :: 10:33 عصر

جنسیت: زن

سن: 21

حدود 1 ماه پیش خواب دیدم که در حال مردن هستم و روح از بدنم جدا می­شود. یک فضای تاریک بود که خودم در آن­جا تنها بودم. در همان حال که خواب بودم، متوجه شدم که خواب می­بینم اما نمی­توانستم کسی رو صدا بزنم. فقط خیلی ترسیده بودم. اما دقیقا این صحنه را که روح از بدنم جدا می­شد را دیدم.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 1 :: 5:8 عصر

جنسیت: مرد

سن: 24

با یکی از هم­اتاقی­ها توی یک اتاق از یک خوابگاه متفاوت با خوابگاه خودمان بودیم. از زیر تخت یک موش بزرگ (به اندازه سگ) و سیاه بیرون آمد. اول ترسیدم، بعد از اتاق انداختیمش بیرون، وقتی از اتاق بیرون رفت شروع به پرواز کرد!!! شبیه لاشخور پرواز می­کرد و آنقدر سیاه و کثیف بود که وقتی پرواز می­کرد از پر و بالش دوده در هوا پخش می­شد. در اتاق باز بود و خواست دوباره به داخل اتاق بیاید. سریع در را بستیم. کنار در مقداری باز بود و می­خواست از آن سوراخ بیاید. هنگام عبور با مشت زدمش اما دستم را گاز گرفت و از خواب بیدار شدم. 




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 1 :: 5:7 عصر

 

این مطالعه طولی فرضیه پیوستگی را آزمود که فرض می­کند وضعیت­های بیداری و نگرانی­ها در رؤیاها نمود پیدا می­کند. رابطه بین محتوای رؤیا و اثر بیداری منفی در یک دوره ثابت و هم در طول دوره 6 تا 10 ساله بررسی شد. بیست و هشت شرکت کننده آزمون بهزیستی روانشناختیرا پر کرده و گزارش رؤیاهای دو دوره از زندگیشان را ثبت نمودند. تحلیل­های همبستگی نشان داد که هر چه میزان خود ـ گزارش دهی بهزیستی روانشناختی پایین­تر باشد، رؤیاها بیش­تر شامل تعاملات پرخاشگرانه به جای دوستانه، هیجانات منفی به جای هیجانات مثبت، شکست و بدبیاری به جای موفقیت­ها و خوش­شانسی­ها بود. به همین ترتیب بهزیستی روانشناختی با محتوای رؤیا در طول زمان در ارتباط بود. این یافته­ها با فرضیه پیوستگی هماهنگ است.

کلمات کلیدی: رؤیا دیدن؛ محتوای رؤیا؛ فرضیه پیوستگی؛ بهزیستی روانشناختی

فرضیه پیوستگی فرض می­کند که محتوای رؤیاهای هر روز، بازتابی از شرایط و نگرانی­های بیداری رؤیابین است. به عبارت دیگر، عناصر درون رؤیاهای مردم ممکن است مرتبط با متغیرهای روانشناختی و بیداری متناظر با آن­ها باشد (دامهوف، 1996، 2003). این اصل پیوستگی گاهی درست برخلاف نظر یونگ است مبنی بر این که رؤیاها با حاضر کردن جنبه­های مغفول زندگی بیداری یا نگرش­های فرد به عنوان عملکرد جبرانی عمل می­کند (یونگ، 1974)، اما اکثریت یافته­های آزمایشی از فرضیه پیوستگی حمایت می­کند (بنگرید به دامهوف، 1996؛ 2003؛ شریدل، 2003).

مطالعات نشان می­دهد که وقوع رؤیاهای تکراری، کابوس­ها و رؤیاهای روزمره ناخوشایند با بهزیستی روانشناختی فرد در ارتباط است (برای مثال، بلاگروف، فارمر و ویلیامز، 2004؛ براون و داندری، 1986؛ زادرا و داندری، 2000)، بدین صورت که گزارش رؤیاهای افرادی که از یک اختلال روانشناختی رنج می­برند (مثل افسردگی) می­تواند با گزارش­های آزمودنی­های بهنجار گروه کنترل متفاوت باشد (کرامر، 2000؛ شریدل و انگلهارت، 2000)، و این که برخی از ابعاد شخصیتی مانند برون­گرایی (برنشتاین و رابرتز، 2001؛ سامسون و دیکانیک، 1986)، نوروزگرایی (شریدل، لندگراف، و زیلر، 2003) و مرزهای روانشناختی (هارتمن، الکین و گرج، 1991؛ شریدل، شافر، هافمن و جاکوب، 1999) به طور معناداری با محتوای رؤیا در ارتباط است. یافته­های مبنی بر شباهت­های بین ویژگی­های تحولی رؤیا و فرایندهای شناختی بیداری (برای مثال، کاوالرو و فولکز، 1993؛ فولکز، 1985، 1999؛ هارتمن، 1998؛ کلینگر، 1990؛ سینگر، 1993) و همچنین پیوستگی در رؤیاهای زندگی بیداری اخیر یا عوامل تنیدگی­زا (برای مرور، بنگرید به دی­کانیک، 2000؛ کولاک، 1991؛ شریدل، 2003) نیز با این دیدگاه هماهنگ است که محتوای رؤیا و تفکر بیداری به هم پیوسته است. . . .

مطالعات بسیاری متغیرهای محتوای رؤیا را در بین گروه­های سنی بررسی کرده­اند. روی هم رفته، این مطالعات نشان می­دهد که زمانی که رؤیاها با سیستم کدگذاری هال و ون دی کسل (هال و ون دی­کسل، 1966) تحلیل بشوند، محتوای رؤیاها در طول بزرگسالی نسبتا ثابت می­ماند ( برای مثال، کوت، لورتی ـ لوژیر، روی و دی­کانیک، 1996؛ دامهوف، 1996؛ هال، دامهوف، بلیک و ویسنر، 1982؛ لورتی ـ لوژیر و همکاران، 2000). این داده­ها وقوع تفاوت­های مهم کمی را در کل محتوای رؤیاهای افراد در طول زمان نشان می­دهد.

مطالعات هیچ­گاه فرضیه پیوستگی را با محاسبه همبستگی بهزیستی روانشناختی شرکت­کنندگان با ویژگی­های رؤیای متناظر در یک طرح طولی بررسی نکرده­اند. جنبه­ای روانشناختی که از مجموعه­ای از اندازه­های وابسته به هم شخصیتی تشکیل شده است و ممکن است به طور ثابت با محتوای رؤیا همبسته باشد. این بُعد واحد بهزیستی روانشناختی توسط براون و داندری (1986) بهزیستی روانشناختی (PWB) خوانده شد. افرادی که دریافتند بزرگسالانی که رؤیاهای مکرر داشتند، نمرات پایین­تری در بهزیستی کسب کرده و محتوای رؤیای منفی­تری از افراد دیگر داشتند. . . با استفاده از همین مقیاس بهزیستی روانشناختی، زادرا و داندری (2000) نشان دادند که مردمی که رؤیاهای بد را تجربه می­کنند در خود ـ گزارش­دهی­های بهزیستی نمره پایین­تری داشتند، البته نه به اندازه­ای که در مورد افرادی که کابوس داشتند. در نهایت، بلاگروف، فارمر، و ویلیامز (2004) دریافتند که میزان رؤیاهای ناخوشایند به طور معناداری با سطوح پایین بهزیستی در ارتباط است. . .

 




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 بهمن 30 :: 9:33 عصر

جنسیت: زن

سن: 21

من دیشب خواب دیدم که ازدواج کرده بودم و یک بچه چند ماهه داشتم. بعد یه سری آدم به خونه ما حمله کردند. همسرم رو به داخل خونه پناه دادم و برادرم رو به دام انداختند و به باد کتک گرفتند و زمانی که من خواستم دفاع کنم، من رو به سمت در شیشه­ای پرتاب کردند، بعدش یادم میاد خانمی تو آمبولانس 6 تا جوجه زایید و من هم در زایمانش کمک کردم،‌ و نطفه بچه را به دستگاه کردیم. بعدش دیگه چیزی یادم نمیاد.




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 بهمن 30 :: 6:17 عصر

جنسیت: مرد

سن: 23

من در یک مکانی بودم که آن مکان برایم آشنا نبود ولی آدم­ها برایم آشنا بودند. آدم­ها از اقوامم بودند. من در این خواب دیدم که دارم با فردی ازدواج می­کنم که اصلا علاقه­ای به آن نداشتم ولی با او ازدواج کردم و توی خواب دنبال این مسئله بودم که عشقم را پیدا کنم و به همه بگویم که من می­خواهم با او ازدواج کنم، ولی موفق نشدم. کسی که باهاش ازدواج کردم ابتدا دختر عمه­ام بود، ولی روز بعد به یک دختر زیبا تبدیل شده بود ه پیش خودم گفتم اگر این دختر، زن من است که من با او زندگی می­کنم. از حالت ناراحتی وارد زمان خوشحالی شدم و از خواب بیدار شدم.




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 بهمن 30 :: 6:15 عصر

 

برگرفته از پایان نامه دکترای مارگری اچ. رانیام (Margery H. Runyan) دانشگاه کاپلا، 2009

تفاوت­های نظری در بین دیدگاه­های پژوهشی بسیار بارز است که شامل رویکردهای روان­تحلیل­گری (فروید، 1900)، تحلیلی (یونگ، 1933)، انسان­گرایی (راجرز، 1980)، علم اعصاب (هابسن، 1988)، شناختی (سی. اس. هال، 1953)، و عصبی ـ شناختی (دامهوف، 2003) می­شود. درمان­گران بالینی در هر گوشه­ای از این بحث به طور مداوم نشان می­دهند که رؤیاها برای بیمار در فرایند تفسیر دارای ارزش روان­درمانی هستند. این خلاصه از فروید شروع شده و به جدیدترین مطالعات کمی در این حوزه می­رسد.

اولین نظریه­ها در دوره مدرن روان­تحلیل­گرانه و بر اساس مطالعات موردی بود. نظریه روان­تحلیل­گرانه رؤیاها با انتشار کتاب تفسیر خواب (1900) فروید با قدرت افراشته شد. این نظریه محتوای رؤیا را به آرزوهای سرخورده و ناهشیار نسبت می­دهد. روان­تحلیل­گران به خصوص فروید اعتقاد دارند که رؤیاها تحقق آرزو هستند و رؤیا یک شی آرزو شده خارجی را با یک نماد روانی درونی جابجا می­کند. فروید تصاویر رؤیا را ایجاد شده توسط ممنوعیت­های سرکوب شده، اغلب از نوع جنسی، در ناهشیار می­داند. کار رؤیا شامل مکانیسم­های سرکوبی مثل تراکم، تعین چندگانه، جابجایی، اشخاص مرکب، تداعی، بسط ثانوی، علیت به عنوان توالی، بازنمایی، نمایشی کردن، و نمادپردازی می­باشد (فروید، 1900).

در فرایند خودمختاری رؤیا تخیلی است که به وسیله معانی و نمادها با مراقب اولیه جابجا می­شود. بیمار به وسیله رؤیا می­تواند جنبه­های مختلف خود را به جای فرافکنی بر دیگران، درونی کند. یونگ (1933) در مخالفت با دیدگاه جبری (تعیین­گرانه) فروید پیشنهاد داد که کار رؤیا کارکردهای متنوعی مثل کارکرد غایی و کارکرد جبرانی دارد؛ ناهشیار، محتوای رؤیا را می­سازد تا به چیرگی و غلبه هشیاری بر یک جنبه را جبران کند تا تعادل را بین روان و تمامیت وجود برقرار کند؛ رؤیا جنبه­های نادیده انگاشته زندگی بیداری را ارائه می­کند. دیدگاه تحلیلی یونگی همچنین عقیده دارد که رؤیاها حاوی مواد کهن­الگویی و هویداسازی خرد فراشخصی از درون ناهشیار هستند که موجب انتقال تحولی (رشدی) هشیاری می­شوند (جی. هال، 1983). نظریه یونگی مفهوم رؤیای بزرگ را ارائه می­کند، رؤیایی پرارزش که رؤیابین را به صورت غایی انتقال می­دهد (یونگ، 1933). مثل رؤیایی که یونگ در چهارسالگی دید که نماد قضیبی عظیم در بالای اورنگ قرار داشت و صدای مادرش می­گفت بله، فقط به او نگاه کن. این همان انسان ـ خور است. این رؤیا عمیقا بر پندار یونگ درباره خدا، دین و مسائل جنسی در طول زندگیش تأثیر گذاشت. یونگ عقیده داشت رؤیاهای بزرگ که اغلب قدیمی­ترین رؤیاهای در خاطر هستند، اغلب در سنین بین سه تا پنج سالگی اتفاق می­افتند (بالکلی، براوتن، سانچز، و استیلر، 2005).

در یک دیدگاه متضاد، نظریه­پردازان عصب­شناختی نظیر هابسن و مک­کارلی (1977) نشان دادند که محتوای رؤیا فقط تلاش مغز برای همخوانی با کثرت تحریک­ها است. سولمز بیماران دارای آسیب مغزی را بررسی کرده است و گستره وسیعی از مناطق مغزی را یافته است که جهت فرایند نمادسازی درگیرند. نظریه هابسن اعلام می­کند که ریشه رؤیا دیدن فعال­سازی اتفاقی نواحی مربوط به ساقه مغز، پل­ها و نواحی مغز میانی است که توسط قشر مغز این فعال­سازی­ها هماهنگ می­شود. این نظریه می­گوید سیستم فعال­سازی ـ ترکیب هر گونه اساس انگیزشی را رد می­کند. به همین ترتیب نظریه شناختی هم محتوای نمادین رؤیا را به نفع محتوای به یاد مانده هشیار از تأکید خارج می­کند. سی. اس هال و ون دی کسل (1966) که تأکید را بر محتوای گزارش شده رؤیا قرار دادند و یک سیستم کدگذاری برای طبقه­بندی محتوا اختراع کردند اولین نظریه­پردازان شناختی بودند که افرادی نظیر دامهوف، آنتروبوس و فولکز مسیر آن­ها را ادامه دادند. کلمات و عبارات در رؤیا به صورت کمّی کدگذاری و تحلیل می­شوند.

پژوهش مهم و آغازگر هال و ون دی کسل 1000 رؤیا از 200 دانشجوی مرد و زن مورد بررسی قرار داد. تفاوت­های مهم جنسیتی در این تحقیق به دست آمد که بعدا در تحقیقات دیگر مانند تحقیق دامهوف بر روی دانشجویان آلمانی و آمریکایی تأیید شد (دامهوف، مه­یر ـ گومز، و شریدل، 2006). تحقیقات دیگری از دامهوف (2005) تفاوت­های اندکی را در نتایج حاصل شده در بین گروه­های سنی بعد از نوجوانی، بین فرهنگ­ها مشاهده کرد. اما تفاوت­ها از نظر میزان محتوای پرخاشگری بین تحقیق او و تحقیق 1966 معنادار بود. دامهوف (2004) همچنین نظریه روان­تحلیلی فروید را با تحقیقاتی رد کرد که نشان می­داد که رؤیاها طولانی­تر، تکراری­تر و معمولی­تر از آن چیزی است که فروید اعتقاد داشت و این که رؤیاها بدون تغییر ظاهر تجارب روزمره دنیوی را نشان می­دهند. این همان نظریه پیوستگی است.

 محققینی مانند سیندر با توجه به تحقیقات عصب­شناسی در بین سال­های 1960 تا 1967 به این نتیجه رسیدند که رؤیاها نسخه تکراری بیداری هستند. تحقیقات طولی پزانت و زادرا (2006) این نتایج را مورد تأیید قرار داد. برانگیختگی مغزی در نیمکره چپ (آنتروبوس، 1987) نواحی ادراکی ـ حرکتی را تحریک می­کند و باعث محتوای استعاره­ای رؤیا می­شود. فولکز (1999) نیز که بسیار درباره رؤیای کودکان تحقیق کرده است، عقیده دارد که رؤیاها تحول شناختی نارس کودکان را نشان می­دهد. فولکز (1967) همچنین طرفدار استفاده از رؤیاها در درمان برای تمرکز بر انطباق اجتماعی نوجوانان است. با توجه به تفاوت­های نظری زیادی که در زمینه رؤیا وجود دارد، بررسی کمی تعداد زیادی از رؤیاها می­تواند به افزایش درک ما از رؤیاها کمک کند (سیگل، 2005)

 




موضوع مطلب :

یکشنبه 91 بهمن 29 :: 11:18 عصر

جنسیت: زن

سن: 20

توی دانشکده بودم. طبق معمول دو سه تا پروژه و دو تا میان ترم و چند تا هومورک داشتم و ساعتی بود که باید سر کلاس می­رفتم و من گیج و سرگردان که الآن کدوم یکی از این کارها را Skip کنم و کدوم رو انجام بدم. افراد درون رؤیا دوستان هم­دانشکده­ای بودند که شرایط یکسانی با من داشتند. چیز بیش­تری در حال حاضر به خاطر نمی­آورم. بیش­تر استرس و هیجان کارهای روزمره بود. 




موضوع مطلب :

یکشنبه 91 بهمن 29 :: 6:49 عصر
<   <<   11   12   13   >   
درباره سایت


امیرعلی مازندرانی «روانشناس، پژوهشگر، و درمانگر اختلالات خواب»
پیوندها
صفحات سایت
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار سایت
  • بازدید امروز: 50
  • بازدید دیروز: 31
  • کل بازدیدها: 380467
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است