سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رویابین
جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
به رؤیابین، جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا خوش آمدید

جنسیت: پسر

سن: ؟

خواب دیدم که سرخک گرفتم وصبح روز بعد که بیدار شدم واقعا گرفته بودم ونقطه های قرمزی روی بدنم بود. یه رؤیا دیگه، یادمه دیدم که منو و خانوادم به همراه پدر بزرگم رفتیم بیرون با ماشین یه جایی ماشین پنجر میشه و من میرم جک میزنم زیرش درست در همون لحظه پدر بزرگم یه سیگار روشن میکنه وجک میترازه دقیقا یک ماه بعد از اون خواب اون اتفاق برام افتاد




موضوع مطلب :

شنبه 90 اسفند 27 :: 1:35 صبح

جنسیت: زن

سن: 21

دیشب خواب دیدم که دارم پشت سر هم اب سرد میخورم ابی که تکه های بزرگ یخ توش افتاده بود رو سرمیکشیدم .وامروز صبح که از خواب پاشدم سرما خورده بودم در صورتی که روز قبلش سالم بودم....یه بار هم خواب دیدم از بس تو بیابونا دویده بودم پام پراز زخم وترک وخونی بود به طوری که توی خواب به زحمت راه میرفتم وبازهم صبح که از خواب پاشدم تاشب پام درد میکرد..




موضوع مطلب :

شنبه 90 اسفند 27 :: 1:32 صبح

جنسیت: زن

سن: احتمالا 16

سلام خواب دیدم رفتم سر کوچمون نشستم اوایل شبه  هر کی رد میشه میگه چرا اینجا نشستی جوابشو نمیدم تا اینکه یه کامیون بزرگ کنارم می ایسته و پسر همسایمون میاد از توش بیرون میگه چرا اینجا نشستی میگم همینجوری دلم می خواد یهو از تو کامیون یه عالمه آدم اومدن بیرون و به طرف من حرکت کردن تا منو بگیرن من از ترس پا به فرار گذاشتم و تا خونمون بدو بدو اومدم و رفتم تو خونه جایی که جسمم خوابیده بود نشستم . بعد از خواب پریدم.




موضوع مطلب :

یکشنبه 90 اسفند 21 :: 5:23 عصر

جنسیت: مرد

سن: 26
خواب دیدم با مادربزرگم رفتیم به یک فروشگاه. یادمه ی فروشگاه آشنایی بود ولی یادم نیست دقیقا کجا بود. بعد یهو من به فکر دزدی از اون فروشگاه افتادم. چنتا تن ماهی برداشتم گذاشتم تو کیفم و از مغازه خارج شدم. ولی حواسم بود که مادربزرگم هم هست. گفتم بعدا بر میگردم پیداش می کنم!. خلاصه اومدم بیرون که یکی از فروشندگان (صاحب مغازه نبود) منو گرفت. جالبه از اونجا رفتم ی جای دیگه و اتفاقاتی افتاد که واقعاً چرت و پرت بود و من دقیقا یادم نیست. خلاصه شب باز برگشتم به همون مغازه و دباره به فکر دزدی افتادم . نمیدونم چ مرگم بود . میدونستم گیرم میارن. خلاصه چنتا تن ماهی برداشتم گذاشتم تو کیفم و اروم از مغازه بیرون اومدم که این دفه صاحب مغازه که میشناختمش (البته تو واقعیت اون همسایمون بود نه مغازه دار و خودش مغازش گل فروشیه) گفت کیفو بزار زمین. بعد من درحالی که میخندیدم و بلند داد میزدم که اره من دزدم و خیلی بدم، کیفو گذاشتم زمین. البته خوابم ادامه داشت و کارای دیگه ای هم کردم و ولی دقیق یادم نیست. 



موضوع مطلب :

شنبه 90 اسفند 20 :: 11:28 عصر

جنسیت: مرد

سن: 53

در خواب دیدم که ستاره ای نورانی تر از ستاره های دیگر در آسمان میچرخید . همانطور که در آسمان گردش میکرد به مقابل پنجره بزرگ اطاق من آمد و در همان حال صدایی بگوشم رسید که میگفت ( تو برگزیده شده ای ) منکه خودم را سراپا گنه کار میدانستم سرم را به زیر افکندم و با خودم گفتم چرا من ؟! منکه گنه کاری بیش نیستم . اما صدا دوباره گفته خویش را تکرار کرد و من قبول کردم که لابد آنها بهتر میدانند . لذا ناگهان نیرویی در خود احساس کردم و با احساس مسؤلیتی شدید سرم را بلند کردم .  




موضوع مطلب :

جمعه 90 اسفند 19 :: 11:42 عصر

جنسیت: زن

سن: ?

من خواب دیدم که تو یه مهمونی دعوتم من همه رو میشناسم اما من برای همه غریبه ام از تنهایی دارم گریه می کنم...




موضوع مطلب :

جمعه 90 اسفند 19 :: 11:39 عصر

جنسیت: زن

سن: ؟

من خواب دیدم عروسیمه و لباس عروس پوشیدم. چند شب به فاصله این خوابو دیدم و تعبیرش نگرانم کرده.




موضوع مطلب :

یکشنبه 90 اسفند 7 :: 5:2 عصر

جنسیت: زن

سن: 16

یادم میاد با دایی بزرگم و خانومشون یه جای سرسبز بودیم که فقط یه درخت سبز با سایه داشت یه کیک خامه هم بودکه روش اسمارتیز بود کیک دست مامانم بود خیلی خوب یادم مونده به خاطره اینکه خواب خیلی خیلی شادی برام بود.




موضوع مطلب :

شنبه 90 اسفند 6 :: 11:38 صبح

جنسیت: احتمالا مرد

سن: 30

چند شب پیش خواب دیدم تو یه شهر تاریک و ترسناکم ، خیلی وهم آلود بود و میخواستم مرغ عشق هام رو بفروشم.




موضوع مطلب :

شنبه 90 اسفند 6 :: 11:28 صبح

جنسیت: زن

سن: ؟

خواهرم خواب دید که خونمونه جشنه اما همه لباس مشکی پوشیدیم مداح مولودی می خونه اما همه افراد حاضر در جشن سینه میزنن و گریه می کنن. همه جا چراغونیه اما هیچ کس خوشحال نیست...




موضوع مطلب :

پنج شنبه 90 اسفند 4 :: 11:15 عصر
<   1   2   3   4   5   >   
درباره سایت


امیرعلی مازندرانی «روانشناس، پژوهشگر، و درمانگر اختلالات خواب»
پیوندها
صفحات سایت
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار سایت
  • بازدید امروز: 28
  • بازدید دیروز: 8
  • کل بازدیدها: 384735
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است