سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رویابین
جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
به رؤیابین، جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا خوش آمدید

 

اختلالات تنفسی مرتبط با خواب، یک مشکل سلامت عمومی مهم است که ناراحتی قابل توجهی را ایجاد می کند. اختلالات تنفسی هنگام خواب در طیفی از آشفتگی های تنفسی وجود دارد از جمله مشکلاتی که موجب انسداد کامل یا نسبی راه هوا می شود، اختلالاتی که الگوی تنفس را تغییر می دهد، و برخی دیگر موجب تنفس کم یا کمبود اکسیژن می شوند. به لحاظ تاریخی نخستین بار بورول Burwell در 1956 نشانگانی را در ارتباط با تنفس هنگام خواب مطرح کرد و آن را سندرم پیکویکین Pickwickian syndrome نامید. افراد دچار این سندرم، دچار اضافه وزن، بیش خوابی، و تنفس کم هنگام خواب هستند. در 1966 گشتاوت Gestaut و همکارانش دریافتند سندرم پیکویکین به دلیل اضافه وزن نیست، بلکه علت آن گرفتگی یا انسداد قسمت بالایی راه هوا است و نام این اختلال آپنه انسداد خواب Obstructive Sleep Apnea گذاشته شد. در سال 1976 گیلمینو Guilleminault و همکارانش دریافتند که این اختلال در ارتباط با خواب آلودگی طول روز است (البته مصرف مواد محرک مانند چای، قهوه، و سیگار در قبل از خواب هم می تواند موجب این حالت ها شود). در همان سال ها بود که مشخص شد، در هنگامی که خواب همراه با انسداد مکرر و نسبی راه هوا شود، کیفیت خواب کاهش می یابد و باعث خواب آلودگی در طول روز می شود. 

اگر بخواهم کامل توضیح بدهم، یک کتاب مطلب هست تا بگویم. اما چه راه هایی برای درمان این اختلال وجود دارد؟ از آنجایی که این اختلال انواع بسیار متفاوتی دارد، بنا به نوع مشکل تنفسی و ویژگی های فردی توصیه های بسیار متفاوتی وجود دارد، اما در حالت عادی، این حالت ها گذرا هستند و جای نگرانی ندارد. گاهی یک استرس گذرا باعث وقوع این مشکل می شود. در مرحله اول همیشه توصیه ها معطوف به بهبود سبک زندگی است. در کل سبک زندگی مناسب، شامل تغذیه خوب، ورزش مداوم، و درمان مشکلات جسمانی مثل مشکلات ریوی، و همچنین کاهش اضطراب مرحله اول درمان می تواند باشد. مرحله دوم، توصیه های مربوط به بهداشت خواب است که در یکی از مطالب همین وبلاگ توضیح داده ام. اما برای اختلالات تنفسی، پرهیز از مصرف چای، قهوه و سیگار در 4 ساعت قبل از خواب، استفاده از تخت و تشک مناسب، و پرهیز از مصرف غذای چرب و سنگین پیش از خواب در اولویت قرار دارد. خط سوم درمان، استفاده از ابزارهای کمکی است که راه جریان هوا را باز می کند. در نهایت، اگر مشکل از شکل فک و دندان ها باشد، عمل جراحی هم برای این مشکل توصیه می شود. 

 




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 3:7 عصر

جنسیت: زن

سن: 21

دیدن خواب در 28 اسفند.یاد اوردن:حدود 15 دقیقه بعد بیداری با شنیدن صدای تشییع جنازه یکی از همسایه هامون(نمیدونم چرا!) فقط این دو تیکه از خواب رو یادم میاد اول اینکه مادر بزرگم رو برده بودیم مشهد اما مثل مکه (خودم مکه نرفتم شنیدم)دور حرم 3 طبقه بود و طبقه سومش تخت های قشنگی بود که رویش ادم های خیلی مسن رو به گنبد دراز میکشیدند و دعا میخوندند... بعد یادمه که اون ضریحی که مردم خودشونو بهش میبندند و توی صحنه,زیرش پله میخوره وچند تا خدام اونجا هستند . بالای سرشون نوشته که سوالاتون رو از اقا بپرسید ...تو پله هاش هم پر ادم بود...ولی من با اینکه یه سوال بزرگ داشتم مردد بودم که این سوالا رو خدام ها جواب میدهند یا اقا؟!!! بقیه اش یادم نیست.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:19 عصر

جنسیت: زن

سن: ؟

خواب دیدم ظاهرا بچه های مدرسه ای بودند من توی اونا از یک پسر بچه خوشم اومد موهای فر داشت وتقریبا شبیه پسر وسطیم بود به همین دلیل عاشقش بودم با خودم بردمش کمی اونورتر نمیدونم چی بهش در مورد بزرگترها گفتم که یعنی بزرگترها هم این اینجور که میگن نیستن بعد دیدم توی حیاط که رفت انگار با بچه های دیگه بود به اونا میگفت که بزرگترها اصلا خوب وقابل اعتماد نیستند گفتم حالا نه دیگه اینطور که تو میگی هم نیستش این خوابو شاید نزدیک صبح دیدم وکمی بعداز بیدار شدن اون بچه رو وعلاقه خودم به اونو یادم اومد یادم اومد وبیست دقیه بعداز بیدار شدن کل این که نوشتم رو یادم اومد




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:17 عصر

جنسیت: زن

سن: ؟

این دو تا خوابو چند سال پیش دیدم یکبار خواب دیدم امام زمان سوار براسب درکوچه مان میرفت یکبار دیگه امام زمان توی ایوان خانه مان نشسته بود هر دوتاش خانه بچگیم بود ودر هردو صورت امام زمانو ندیدم چون نورانی بود. 




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:16 عصر

خواب دیدم جایی شبیه ارامگاه خانوادگی همسرم برام قبر کنده توی اون اتاق پسرعموی مادرشوهرم هم بود توی قبرو نگاه میکنم خیلی گود بود به همسرم میگم اینو من نمیخوام باشه مال تو میگه باشه وفکر میکنم که میگه برای تو یکی دیگه می کنم




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:15 عصر

جنسیت: زن

سن: ؟

خواب دیدم قبرمن وهمسرم ظاهرا کنار قبرستان شهرمون هست البته خیابانش اینجوری بود شب وکاملا خلوت بود ما میگشتیم دنبال قبری که هیچ نوری توش نیاد انگار هرچی بی سر صداتر بود بهتر بود دوست نداشتیم باکسی سروکارداشته باشیم هی توی قبرا میرفتیم کمی هم که نور داشت قبر بعدی رو امتحان میکدیم فکرمیکنم آخرین قبر که هیچ نوری نداشت رو انتخاب کردیم رفتیم اونجا همسرم رفت بیرون خیلی منتظرش ایستادم بعدگفتم برم تو معلوم نیست کی بیاد شاید اصلانیاد وناامید هم نبودم واصلا ترسی وجود نداشت قبرها کنار هم وبزرگ مثل اتاقهای خیلی بزرگ بودند انگار شیشه ای بودند وانگار وسیله ای هم نداشت کاملا تاریک اما خیلی دنج و پراز آرامش بود.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:14 عصر

جنسیت: زن

سن: ؟

خواب دیدم انگار روح از بدنم جدا شده وقراره دوبار برگرده توی مسیر که روحم خیلی تند میرفت یکی دوبار از جاهای سرسبز گذشتم خیلی باصفا بود دوست داشتم زودتر روح به تنم برگرده که دوبار اون مسیرو ببینم.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:13 عصر

جنسیت: زن

سن: ؟

چندسال پیش خواب دیدم توی زیر زمین خونه همین داییم هستم واونجا قبرمنه منتظر سئوال جوابم وقراره که شاگرد امام جعفر صاق که اسم اون هم جعفرصاق بود سئوال جواب کنه من ناراحت میشم وپیش خودم میگم حالا اسمش جعفر صادقه باید بجای امام جعفرصادق ازم سئوال جواب کنه مامانم هم بود بعد مادرم از پله های زیر زمین بالا میره بعد پیش خودم میگم منم برم هر وقت وقتش شد بیام روی پله های زیرزمین هم شمع روشن بود.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:12 عصر

جنسیت: زن

سن: ؟

دایی وزن دایی من فوت کردند خواب دیدم زن داییم در توالت زندگی میکنه وداییم برای رسیدگی بهش دائم اونجا میره به داییم میگم خوب ازاینجا ببرش میگه هر کاری میکنم خودش نمیاد.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:11 عصر

جنسیت: زن

سن: ؟

یه بار تحت تاثیر فیلمی خواب دیدم که بعداز زایمان باید کمی که بچم بزرگتر شد خودمو آراسته کنم وبعد خانه خودمون برم یک دختر داشتم که دربیداری ندارم مثل دختر 3یا4 ساله بانمکی بود با موهای کمی فر درحال رفتن به خانه بودیم که جایی برای وضو رفتیم انگار دو طبقه بود آقایون طبقه پایین وخانوما ظبقه بالا وضو میگرفتند رفتم جلو وضو بگیرم از بالا محل وضوی آقایون درست زیر محل وضوی مابود دیوار کوتاهی داشت ویک دایره بود من میترسیدم اگه دخترم بیاد جلو بیفته پایین دائم مراقب بودم جلو نیاد وتاکید میکردم عقب بایسته بعد رفتیم توی پیاده رو مادرم بود وپسر کوچیکمو انگار دیدم امابیشتر هوای دخترمو داشتم وانگار بیشتر دوستش داشتم 




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 2:9 عصر
<   1   2   3   4   5   >>   >   
درباره سایت


امیرعلی مازندرانی «روانشناس، پژوهشگر، و درمانگر اختلالات خواب»
پیوندها
صفحات سایت
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار سایت
  • بازدید امروز: 28
  • بازدید دیروز: 34
  • کل بازدیدها: 385499
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است