رویابین جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
رؤیاها در درمان های روانشناختی مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. وقتی که مراجع رؤیایی را به خاطر می آورد، سعی می شود به شکلی، موضوعی در مورد فرد رؤیابین کشف شود. این کار می تواند شامل بررسی هیجانات عمیقی باشد که رؤیابین با آنها درگیر است. در برخی از روشهای درمانی (مثل درمان تمرین تصویرسازی یا imagery rehearsal therapy یا هنردرمانی)، فقط از محتوای خام رؤیا استفاده می شود. بنابراین رؤیا زمانی که به یاد آورده شد، می تواند برای فرد معنای خاصی را پیدا کند، اما آیا رؤیابینی برای هدف خاصی تکامل یافته است؟ در سال 1900 زیگموند فروید اظهار داشت که کار رؤیاها پنهان کردن خواسته ها و تکانه های آزاردهنده و مضر ناهشیار است تا خواب را حفظ کند و فرد را در برابر این که شوکه شود و از خواب بیدار شود، حفظ نماید. اما با کشف خواب REM در سال 1953، این موضوع مشخص شد که هر کدام از ماه به طور منظم شبانه حداقل پنج یا شش بار خواب می بینیم. مشخص کردن کارکرد رؤیا کاری بس دشوار است، چرا که مجزا کردن کارکرد رؤیا از خوابی که رؤیا در آن رخ می دهد غیرممکن است. در مواقعی که فرد، خوابی را به یاد نمی آورد آیا می توانیم با اطمینان بگوییم خواب نمی دیده است؟ امّا دیدگاه های زیادی در مورد رؤیا مطرح شده است و سؤالات فراوانی در این زمینه مطرح است. آیا رؤیا فقط فرافکنی تفسیر مغز ما از فرایندهای ناهشیاری است که در رخ می دهد، یا این که تجربه رؤیا خودش نقش فعالی در زمینه یادآوری خاطرات یا فرایند یادگیری دارد؟ چیزی که هر روز آشکارتر می شود این است که رؤیا حاصل فعالیتهای تصادفی نورونها در درون مغز نیست. از نظر برخی از دانشمندان شناختی همچون ویلیام جی. دامهاف، رؤیا به خودی خود کارکردی ندارد. رؤیا شرایطی است که در آن مغز فعال است، اما سیستم خود یا self وجود ندارد. در واقع رؤیا یک محصول جانبی است از خواب و قدرت تخیل ما. اما همه با دامهاف موافق نیستند، تعداد نظریات در مورد کارکرد رؤیا در حال حاضر که سال 2013 است، کمتر از تعداد نظریات زمان فروید یعنی سال 1900 نیست. هر چند شواهد همگرای زیادی تا کنون وجود داشته است، اما نادانسته ها در مورد کارکرد رؤیا بسیار زیاد است و حجم مطالعات هم بشدت رو به افزایش است. یکی از کارکردهای حافظه که تا کنون مطرح شده است، تثبیت حافظه است. زانگ (2005) که نظریه تداوم ـ فعال سازی را مطرح کرد، معتقد است کارکرد رؤیا پردازش، رمزگذاری و انتقال داده ها از حافظه موقت به حافظه بلندمدت است. به نظر هارتمن (2011) کارکرد اصلی رؤیا برقراری پیوند بین مواد جدید و مواد قدیمی در سیستم های حافظه و سازماندهی مجدد سیستم های حافظه با هدایت هیجان است. هارتمن بر تثبیت تأکید نمی کند، بلکه بیشتر تأکید وی تلفیق خاطرات است. مجموعه دیگری از نظریات به نقش رؤیا در پردازش هیجانی تأکید دارند. فعالیت زیاد عصبی در بادامه و نواحی مرتبط با آن در سیستم لیمبیک برخی دانشمندان را بر آن داشته است که رؤیا در تبادل اطلاعات از قشر مغز و سیستم لیمیبک نقش دارد. این کارکرد رؤیا مدتهاست مطرح است. حتی فروید پیشنهاد کرد که رؤیاهای بد به مغز این امکان را می دهد تا نسبت به هیجانات محصول تجارب ناراحت کننده کنترل به دست بیاورد. کرامر (1993) با این موضوع موافق است که رؤیاها خلق را تنظیم می کنند. استیوارت و کولاک (1993) اشاره کردند که یکی از کارکردهای رؤیا انطباق با استرس در طول زمان است. کابوسها شاید حالت شدید این فرایند هیجانی باشد. برخی دیگر از نظریه پردازان نیز کارکرد حل مسئله رؤیا را مطرح می کنند. برای نمونه کارل یونگ و مونت اولمن مشاهده کردند که رؤاها مسائل مربوط به کارهای نیمه تمام روز را حل می کنند. هارتمن (1995) می گوید پیوندهای گسترده و شل بینعناصر رؤیا نقطه نظر متفاوتی را برای رؤیابین فراهم می کند و می تواند به تصمیم گیری و اکتشافات بساری منجر شود. از دیگر کارکردهای مطرح رؤیا می تواند برقراری پیوندهای جدید از موضوعات قدیم است. یونگ به کارکرد جبرانی رؤیا بسیار تأکید کرد. حفظ و نگهداری از خود self نیز توسط یونگ (1971) و فیس (1986) مورد تأکید قرار گرفته است. علاوه بر این بسیاری معتقدند که رؤیاها می تواند موجب رشد روانشناختی شود. موضوع مطلب : جنسیت: زن سن: 22
خواب دیدم یک بلیط گرفتم (بلیط هواپیما). میخواهم سفر کنم و ساعت پرواز ساعت 22:30 شب میباشد؛ ولی من در آماده شدن تأخیر کردم و تازه از خانه بیرون زدم (ساعت 22:30). بعد هر چه منتظر آژانس شدم، نیامد. بعد با کلی التماس یک آژانس ایستاد که ماشین فوقالعاده قدیمی بود و در حالی که من عجله داشتم، ولی راننده به آهستگی رانندگی میکرد. بالاخره ساعت 23:30 به فرودگاه رسیدم و دیدم که مثل این که برای هواپیما مشکل پیش آمده و پرواز Cancel شد. وقتی پاشدم، دیدم ساعت 7:45 است در حالی که من ساعت 8 کلاس دارم. موضوع مطلب : جنسیت: مرد سن: 27
این خواب در گذشته هم برای من تکرار شده و البته به شکلی اندکی متفاوت تر. در چند موردی که تکرار شده حس رضایتبخشی به من دست میداد ولی در مرتبه آخر به دلیل شکست در انجام آن کار که در ادامه اشاره میشود حس نامطلوبی داشتم. در این سری از خوابها، بنده خود را قادر به پرواز کردن با دستهایم میبینم. با تکان دادن دستهایم به سان یک پرنده، قادر به حرکت و پرواز در آسمان میشوم. در آخرین باری که این خواب را دیدم؛ مکانی که خواب در آن رخ میداد، مکانی در کودکی من بود؛ به عبارت دقیقتر روستای پدربزرگم مکان وقوع خواب بود. شخصی همراه من بود که وی توانایی پرواز نداشت. ولی در آخرین خوابم بر خلاف موارد قبلی زیاد قادر به اوجگیری و پرواز طولانیمدت نشدم و فقط در حد چند (دو یا سه) بار کوتاه بود که ارتفاع پروازم هم از 10 تا 20 فوت بیشتر نمیشد. این عامل آزاردهنده و نامطلوبی بود که در ابتدای نوشتار به آن اشاره نمودم. متأسفانه اغلب خوابهای من در طول روز هیچ نشانی از خود ندارند؛ یعنی به محض بیدار شدن هرچقدر فکر میکنم چیزی در خاطرم نمانده است، ولی مطمئن هستم که خوابی دیدهام. مگر اینکه در حین خواب دیدن از خواب دیدن بیدار شوم؛ در این صورت آن خواب در ذهنم ثبت میشود و در روز بعد قادر به یادآوری آنم (اگرچه با فراموشی نسبی). موضوع مطلب : آسیب مغزی می تواند محتوای رؤیا را تغییر دهد. نحوه تغییر رؤیا، بستگی به مکانی دارد که مغز آسیب دیده است. برخی از آسیب ها، رؤیابینی را از بین می برند یا محدود می کنند، و برخی دیگر باعث تشدید تجربه رؤیا یا رؤیابینی در حالت بیداری می شود. این موضوع یک نتیجه علمی مهم در پی دارد و آن این است که رؤیا دیدن یک «قابلیت» است. مهم ترین مطالعاتی که در مورد تأثیر آسیب مغزی روی محتوای رؤیا صورت گرفته است، توسط مارک سولمز بوده است که در یک کتاب به سال 1996 و یک مقاله در سال 2011 خلاصه ای از نتایج مطالعات گسترده اش را چاپ کرده است. در این جا خلاصه ای از نتایجی که سولمز به آن ها دست یافت را ارائه می کنم: مطالعه سولمز هفت یافته ویژه درباره رؤیا و ساختار عصب - شناختی آن به بار آورد : نخست 200 نفر از بیماران دارای آسیب های مغزی هیچ تغییری را در رؤیایشان تجربه نکردند. این یافته بسیار مهم است زیرا نشان می دهد چه مناطقی برای رؤیا مهم نیستند و ثابت میکند مناطق ویژه ای در مغز مسئول ایجاد رؤیا هستند. دوم، سولمز دریافت که آسیب به مناطق پس سری گیجگاهی در قشر ارتباطی بینایی باعث اشکالاتی در تصویرسازی ذهنی بصری در رؤیاها میشود. این موضوع جالب توجه است، زیرا این مناطق در بیداری هم در نقش مشابهی دارند. سوم ، بیماران دارای آسیب در ناحیه اتصال آهیانه ای، گیجگاهی، پس - سری، به طور کامل رؤیا نمیدیدند. این موضوع این فرضیه را مطرح میکند که رؤیا شبکه عصبی ویژه ای در این نواحی دارد. چهارم ، بیماران دارای آسیب های دوجانبه در ماده سفید زیرین شاخهای بطنهای جانبی پیشین واقع در ناحیه بطنی میانی نیز فقدان رؤیا را گزارش دادند. این نتایج بار دیگر همسویی بین شناخت در بیداری و رؤیا را نشان میدهد ، زیرا بیش تر افراد دارای این آسیبها، فاقد خلاقیت، کنجکاوی، و قوه تخیل در بیداری بودند. پنجم، بیماران سولمز که آسیب هایی در قشر پیش پیشانی مرکزی، قشر کمربندی پیشین و پیش مغز پایه داشتند، افزایش فراوانی و وضوح رؤیاها و ورود رؤیا به بیداری را گزارش کردند. ششم، سولمز دریافت که آسیب به لوب گیجگاهی منجر به افزایش کابوسهای تکراری می شود. هفتم، بسیاری از بیماران دارای آسیب در ساقه مغز باقی ماندن تجربه رؤیا را گزارش دادند، که می توان از این موضوع نتیجه گرفت که مرحله REM که توسط ساقه مغز ایجاد می شود برای رؤیا ضروری نیست. در شکل زیر مناطق دخیل در رؤیا را می بینید. آسیب به ناحیه 1 موجب اختلال در تصویرسازی بصری در رؤیا می شود. در ناحیه 2 و 3 آسیب مغزی باعث عدم رؤیابینی می شود. آسیب به ناحیه 4 باعث رؤیاهای شدید یا رؤیابینی در بیدار می شود. آسیب به ناحیه 5 نرخ کابوس را افزایش می دهد و در نهایت آسیب به ناحیه 6 باعث فقدان خواب REM و فقدان احتمالی فعال سازی کافی برای رؤیا دیدن می شود.
موضوع مطلب : جنسیت: زن سن: 19
خواب دیدم به عنوان یکی از وابستگان بسیار نزدیک حضرت مریم هستم و البته خواهرم هم حضور داشت؛ ولی دقیقا یادم نمیآید که او چه نسبتی با من داشت. ولی او هم یکی از آشنایان بود. موقعیت مکانی درست شبیه موقعیت مکانی حضرت مریم درست در کنار صخرهای که در فیلم مریم مقدس در بیرون شهر نشسته بودند، بود. در آنجا من و تقریبا 6 نفر دیگر بودیم، تقریبا همگی زن بودیم. در همان بیرون شهر، در همان دشت و در کنار همان صخره ناگهان شهابی از آسمان رد شد و ما انگار همان لحظه فهمیدیم حضرت عیسی قرار است به دنیا بیاید. من به طور وحشتناکی از حالت شگفتانگیزی و یک حالت معرفتی عظیم در پوست خود نمیگنجیدم و خیلی عمیق گریه میکردم؛ طوری که بعد از خواب احساس آن حالت را داشتم. انگار توان درک آن واقعه عظیم را در آن لحظه و موقعیت نداشتم و بعد از آن حضرت عیسی به دنیا آمد و نور فراوانی همه جا را فرا گرفت و من در همان حالت شعف بودم و ناگهان از خواب بیدار شدم و واقعا حالت شگفتانگیزی را در خواب داشتم و ناباوری. موضوع مطلب : جنسیت: مرد سن: 26
خواب دیدم که دندانهای جلوی دهانم بیرون افتاده و درون گل فرو رفته بود. بعد آنها را برداشتم و سرجای خود قرار دادم، حس عجیبی بود و جدید. تا به حال این حس را نداشتم. اندکی (بسیار جزئی) ترس و دلهره، آن هم به خاطر جدید بودن اتفاقی که افتاده. افرادی که در پیش من بودند، خانواده خودم و خانواده نامزدم بود. در عین حال افراد درون خواب همگی خوشحال و سرحال بودند. موضوع مطلب : این مطلب برگرفته از سخنرانی رابرت استیک گلد (Robert Stickgold) در همایشی است که توسط مؤسسه بیال (Bial) برگزار شد. «ده ها سال تحقیق دانشمندان، حجم وسیعی از داده ها را فراهم آورده است که این داده ها همگی بر اهمیت خواب بر روی پردازش حافظه آفلاین تأکید می کنند. این مطالعات بر روی مگس ها، پرندگان، جوندگان، گربستانان، و انسانان همگی متفق القول اند که محرومیت از خواب، باعث اختلال در عملکرد حافظه می شود و به طور کلی خواب در فرایند تشکیل حافظه بسیار اهمیت دارد. سابق بر این، معمولا دانشمندان می گفتند خواب روی فرایند «تثبیت» حافظه نقش دارد، امروزه می دانیم که اهمیت خواب، فراتر از تثبیت خاطراتی است که در گذشته ایجاد شده است. البته خواب یکی از کارهایی که انجام می دهند تثبیت حافظه است، اما همچنین می تواند باعث افزایش خاطرات ثبت شده، تلفیق خاطرات، یا جدا کردن دو خاطره به هم پیوسته شود. می تواند به طور انتخابی جنبه های مهم یک خاطره را حفظ کند، و از یک خاطره پیچیده لب مطلب را بیرون بکشد، می تواند از مجموعه زیادی از خاطرات چیزی را کشف کند، و باعث افزایش بینش فرد نسبت به یک موضوع شود.» در این جا استیک گلد به دو آزمایش اشاره می کند. یکی از این آزمایش ها نشان می دهد افراد پس از خواب توانایی تمایز تصاویر بهتری پیدا میکنند و این بهبود برای چند روز ادامه می یابد. در مطالعه دیگر واگنر و همکاران نشان دادند خواب می تواند بینش افراد نسبت به رویدادها را زیاد کند. استیک گلد سپس وارد بحث رؤیا می شود: «یکی از سؤالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا رؤیا هم در این بین تأثیر ویژه ای روی حافظه دارد؟ سالها است که این موضوع پذیرفته شده است که رؤیا هم تا حدی در فرایند حافظه نقش دارد. اما برای این موضوع شواهد علمی کمی وجود داشته است. حتی یک رویداد که مربوط به بیداری باشد، خیلی کم در رؤیاها عینا اتفاق می افتد. در واقع فقط 1 تا 2 درصد رؤیاها دارای عناصری هستند که عینا یکی از رویدادهای زمان بیداری را به تصویر می کشد. در مقابل، شباهت بین خواب و بیداری بیش تر در زمینه هیجانی بوده است که فرد در رؤیاها تجربه کرده است. حتی مطالعاتی که تلاش کرده اند، موضوعاتی را وارد رؤیای فرد کنند کاملا ناموفق بوده است. البته امروزه چند مطالعه با استفاده از چند بازی کامپیوتری به نام تتریس یا آلپاین ریسر، توانسته اند تا حدی روی محتوای رؤیا تأثیر بگذارند. اما این مطالعات نشان نمی دهند که رؤیا بر روی فرایند یادگیری این بازی ها تأثیر داشته اند. در یکی از مطالعات، افراد پس از بازی کامپیوتری می خوابیدند. پس از بیداری، آنهایی که خواب آن بازی کامپیوتری را دیده بودند، دیگران، عملکرد بهتری داشتند. این نتیجه می تواند نشان دهد که رؤیابینی بر روی یادگیری که مستلزم عملکرد حافظه است، تأثیر دارد. در مطالعه ای دیگر نیز نشان داده شده است که فعالیت مغزی در هیپوکامپ، ناحیه ای که در فرایند حافظه نقش اساسی دارد، در حین خواب، یادگیری پس از خواب را بهبود می بخشد. اما این فعالیت در هیپوکامپ در مرحله NREM دیده می شود که در آن معمولا رؤیاهای کمتری به خاطر آورده می شود...» استیک گلد پس از بیان این موضوعات به ارائه مدلی در مورد حافظه و نقش خواب و رؤیا می پردازد که از حوصله این مطلب خارج است. موضوع مطلب : مکانیسمهای اصلی خواب کشف شد: امیدواری برای درمان فرسودگی و اختلالات خواب محققین دانشگاه ایالت واشنگتن مکانیسمی را که مغز از حالت بیداری به خواب میرود را کشف کردند. این یافتهها راه را بر مجموعه دیگری از یافتهها در زمینه کمک به خوابیدن، درمان سکته مغزی و سایر آسیبهای مغزی باز میکند. جیمز کروگر عصبشناس دانشگاه واشنگتن میگوید ما میدانستیم که فعالیتهای مغزی با خواب در ارتباط است، اما هیچوقت نمیدانستیم چگونه. آبشاری از انتقال دهندههای شیمیایی و پروتئینها در این رؤیا نقش دارند. در آمریکا 50 تا 70 میلیون نفر اختلال خواب دارند که مشکلات آنها تقریبا 150 میلیارد دلار ضرر به اقتصاد این کشور وارد میکند و تصادفات جادهای به خاطر خستگی میلیاردها دلار ضرر به این کشور وارد مینماید. محققین نشان دادند که چگونه ATP (آدنوزین تریفسفات) منبع مهم انرژی سلولها توسط سلولهای مغزی فعال آزاد میشود تا رویدادهای مولکولی را ایجاد کند که در نهایت منجر به خواب میشود. آنگاه ATP به گیرندهای متصل میشود که مسئول برخی از عملکردهای سلول است و سیتوکینز (Cytokines) که یک پروتئین علامت دهنده است که تنظیم خواب را نیز علامت میدهد. با مشخص شدن نقش ATP در تنظیم خواب راهی برای مشخص شدن چگونگی تغییرات مغزی در سایر حالتهای مغزی نیز مشخص میشود. مثلا، یادگیری و حافظه بستگی به تغییرات در ارتباط بین سلولهای مغزی دارد. این تحقیق نشان میدهد ATP علامت این تغییرات است. (منبع: www.sciencedaily.com) مصرف دارو برای بی خوابی یا اضطراب خطر مرگ و میر را افزایش می دهد بر طبق مطالعاتی که توسط Genevieve Belleville پروفسور دانشگاه Laval’s انجام شده است، داروهایی که برای درمان بی خوابی و اضطراب به کار می روند، خطر مرگ و میر را تا 36% افزایش می دهند. در این مطالعه عوامل فردی که ممکن است روی خطر مرگ تاًثیر بگذارد مانند مصرف الکل و دخانیات، سلامت جسم، میزان فعالیت بدنی و وجود یا عدم نشانه های افسردگی بین شرکت کنندگان کنترل شد و نتیجه گرفته شد که مصرف قرص های خواب یا داروهای تسکین دهنده اضطراب با افزایش خطر مرگ ارتباط دارد. داروهای خواب و ضداضطراب روی زمان واکنش، هشیاری و هماهنگی تاًثیر می گذارند و باعث عوارض مختلف می شوند. همچنین ممکن است آنها اثر بازدارندگی روی سیستم تنفسی داشته باشند که می تواند مشکلات تنفسی را علی الخصوص در هنگام خواب افزایش دهد. این داروها بازدارنده سیستم عصبی مرکزی نیزهستند که ممکن است روی قضاوت افراد اثر بگذارد و خطر خودکشی را افزایش دهد. دکتر Belleville معتقد است درمانهای شناختی رفتاری اثرات خوبی در درمان بی خوابی و اضطراب دارد. همراه کردن یک رویکرد دارویی در کوتاه مدت با درمان روانشناختی یک راهکار خوب برای کاهش اضطراب و بهبود خواب است. (منبع: www.sciencedaily.com) موضوع مطلب : جنسیت: زن سن: ؟ یک شب هم خواب دیدم جایی رفتیم برای روزه خانمهای فامیل جمع بودند و آقایی که روحانی بود در مورد ماورا فکر میکنم صحبت میکرد وخیلی به دل من نشست حرفهایی بود که من دوست داشتم بدانم بیرون که آمدم نمیدونستم کفشهامو کجا وجلوی کدوم در درآوردم بعد پیداش کردم و پوشیدم نمیدونم جلوی همون در که در اوردم بود یا در دیگه. موضوع مطلب : جنسیت: زن سن: ؟ یه شب خواب دیدم وارد خانه ای به رنگ بنفش که بسیار زیبا وخیره کننده بود وارد شدم توی راه پله وهمه جا بنفش بود توی اتاق یا هال یک دستشویی که البته دست میشوریم بود به رنگ مشکی بعدها می بینم این خانه رو برادر شوهرم خرید بعد مادر شوهرم اینا وبعد مادرم که بدست اینا که رسید دیگه بنفش نیود وسفید کهنه مانند بود پیش خودم میگم که انگار خونه قشنگ به مانیومده باید بگم که من از رنگ بنفش متنفر بودم وبا دیدن این خواب از این رنگ خوشم اومد. موضوع مطلب : آخرین مطالب پیوندها
صفحات سایت آمار سایت
فرم تماس امکانات دیگر |
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است
|