رویابین جامع ترین بانک اطلاعاتی خواب و رؤیا
مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره عرش تقدیم میکند درمان غیردارویی اختلالات خواب: بیخوابی کابوس اختلال ریتم شبانهروزی خواب نارکولپسی (حمله خواب) و سایر پرخوابیها بدخوابی شبادراری اختلالات خواب مرتبط با داروها، مسائل پزشکی و روانشناختی
درمانگر: امیرعلی مازندرانی کارشناسی ارشد روانشناسی چهارشنبهها ساعت 8 تا 14 آدرس: خیابان طالقانی، بین خیابان ولی عصر و خیابان حافظ، پلاک 394، واحد 7 تلفن: 66401634 (ملاقات با تعیین وقت قبلی) موضوع مطلب : جنسیت: زن سن: ؟ سه شنبه - 3 بهمن 1391 صبح زود خواب دیدم در حیاط خانه قدیمان یعنی خانه پدریم هستم ناگهان پدرم که فوت کرده آمد جلوی در توی حیاط و خیلی خوشحال هست وشادمان به من نگاه میکند انگار که داره خودشو برای من لوس میکنه من جلو میروم اما روم نمیشه بوسش کنم اما انقدر دوستش داشتم که شانه راستشو که از روی لباس بود می بوسم صورتش هم مثل قدیم که به خاطر کارش آفتاب سوخته بود همان بود وطوریکه بقیه خواب میبینند سفید وجوان نبود البته جوانتر شاید همون موقع از خواب بیدار شدم طوریکه حس میکردم واقعا پیشم بود درخواب قبلی نوشته بودم جایی که پرنده در دست دارم روبروی جایی بود که پدرم ایستاده بود. موضوع مطلب : جنسیت: مرد سن: ؟ شب شنبه - 23 دی یعنی 29 صفر خواب دیدم همسرم داره موهای صورتمو با ریش تراش میتراشه کمی زیر گونه ام مونده میگم اینم بزن میگه عیب نداره اینجوری قشنگتر میبینم که آره اینجوری گونه هامو برجسته تر نشون میده این خوابو صبح ولی نمیدونم چه ساعتی یادم امد یک شب بعدش یعنی دیشب اول ربیع الاول خواب دیدم لباس عروسی صورتی پررنگ پوشیدم که ببینم چطوره قراره که با همسرم عروسی کنیم این خوابو صبح زود یادم امد موضوع مطلب : جنسیت: مرد سن: ؟ پارسال خواب دیدم خانه پدریم رفتم و می بینم پرنده ای زیبا و کوچک باچشمان زاغ جلوی در بابام اینا روی هوانشسته بله روی هوا نشسته و 4ساله که منتظر منه همه همسایه ها از پرنده خوششون میومد واز این که نسبت به پرنده بی احساس باشم خجالت می کشیدم برای همین با دست یه ناز کوچولوش کردم و وارد حیاط شدم همان طرف در توی حیاطمان که در بالا گفتم ایستاده بودم و یک پرنده زیبا در دست داشتم که از اون پرنده بزرگتر بود وپیش خودم میگم خوبه این همان چیزیه که میخواستم موضوع مطلب : ضمن تشکر از رؤیاهایی که تا الان نوشتید، لازم است باز هم تاکید کنم که در این جا قصد تعبیر یا تفسیر رویاهایتان را ندارم، و اصلا این کار با داشتن یک رؤِیا امکان پذیر نیست. لطفا آخرین رؤیایتان را که به یاد می آورید بنویسید، چه رؤیای دیشب باشد، چه رؤیای ماه پیش و چه رؤیای پارسال. اما لطفا ابتدا بنویسید که این رؤیا در چه تاریخی دیده شده است. سپس بنویسید که فکر میکنید در چه زمانی از روز، این رؤیا را بخاطر آورده اید و سپس بنویسید که زمانی که رؤیا را بخاطر آورده اید، در کجا بودهاید. لطفا رؤیا را به همان شکلی که به یاد می آورید، دقیق و کامل توضیح بدهید. گزارش شما باید شامل هر چیزی که به یاد می آورید باشد: توضیح موقعیت، شرایط و مکان رؤیا، که آیا برایتان آشنا بود یا نه؛ توصیفی از افراد درون رؤیایتان، سن و جنسیت آن ها و رابطه آن ها با شما؛ و همچنین هر حیوانی که احیانا در خواب شما دیده شده است. اگر امکان دارد، احساس خودتان را در هنگام خواب دیدن بنویسید و بگویید که آیا برایتان خوشایند یا ناخوشایند بوده است. حتما آن چیزی که در رؤیا برای شما و شخصیت های دیگر رؤیا اتفاق میافتد به طور دقیق بنویسید. نظرتان را به صورت خصوصی برایم بفرستید. رؤیاهای شما در پست بعدی منتشر خواهد شد. لطفا سن و جنسیتتون رو هم بنویسید. در صورتی که تمایل ندارید رؤیایتان منتشر شود، این موضوع را بنویسید تا تنها در فعالیت های تحقیقاتی از آن استفاده کنم. قبل از هر چیز از شما به خاطر رؤیاهای باارزشتان ممنونم. این رؤیاها را نه به خاطر تعبیر کردن، بلکه به خاطر به دست آوردن مفاهیم ذهنی، دغدغه ها و علائق مردم ایران جمع آوری میکنم. این رویاها پس از این که جمع آوری شد، توسط سیستم کدگذاری هال و ون دی کسل کدگذاری و تحلیل محتوا میشود. این مفاهیم، دغدغه ها و علائق مردم دقیقا همان چیزی هستند که مردم بر اساس آن عمل میکنند، بنابراین، رؤیاها دارای معنای روانشناختی هستند و مطالعه ی آنها بسیار ارزشمند است. اگر علاقه مندید تا رؤیاهاتون از منظر روانشناسی بررسی بشه، حداقل به 100 رؤیا از شما نیاز دارم. نوشتن صد رؤیا در این وبلاگ بنظر دشوار می رسه، اما در مسیر نوشتن، مطمئنا مطالبی درباره خودتون و رؤیا (و البته نویسندگی!) خواهید آموخت. اگر تمایل به این همکاری دارید، مبلغی نیز به عنوان برای همکاری به شما اهدا خواهد شد. منتظر رؤیاهای ارزشمندتان هستم. موضوع مطلب : جنسیت: احتمالا زن سن: ؟ خواب دیدم من توی حیاط خانمان هستم وهمسرم اون طرف در توی کوچه روبروی من ایستاده و تسبیح در دست داره. (دوستان عزیز، لطفا رویاهاتون رو کاملتر توضیح بدید ـ مازندرانی) موضوع مطلب : جنسیت:زن سن: 29 خواب دیدم که روی تخت توی خونه مادر بزرگم خوابیده بودم .مامانمم پایینِ تخت خواب بود. زلزله ی خفیفی شد.سرم روبلند کردم و دیدم مامانم داره دور و بر و وسقف رو نگاه میکنه.گفتم زلزله شده .مامان پاشد و رفت کنار درِ رو به حیاط که توریش بسته بود.یه دفعه گفت کلید.کلید رو به در دیده بود.گفتم خوب پس بهتره درو باز کنی بریم بیرون.شوهرمم بود .همه باهم رفتیم بیرون.زلزله دوباره شروع شد اما من تو خواب حسش نمیکردم.دو ردیفِ عمودی آجر از دوطرفِ در ِ روبه حیاط کَنده شد و معلق جلو عقب میشد. ما روی حیاط بودیم مامان گریش گرفت و گفت من دیشب یه همچین خوابی دیدم و خیلی با ناراحتی و بغض سرش رو تکون داد. بعد از زلزله شوهرم رفت به طرف دیوار و زد به دیوار و گفت ببینید هیچیش نشد. ولی سنگ ها و چند تا آجر ریخت پایین رو بدنش ولی هیچیش نشد. منم داد میزدم و با التماس ازش می خواستم نزدیک نره.مردم دورِ دیوار خرابه جمع شدن .دختر عمم بهم زنگ زد و گفت تو اخبار گفتن اگه بارونی برفی نیاد ما قول میدیم که چیزی نمیشه ودیگه زلزله نمیاد، ولی تو آپارتمان ها نرین .من کف دستم رو ،رو به آسمون گرفتم و دیدم داره برف میباره. خیلی وحشت کرده بودم/حس وحشت /نا امیدی/ترس /گریه میکردم.دیدم آب داره بالا میاد. وسایل خونه مادر بزرگم رو (که انگار تو خوابم به مسافرت رفته بودن) رها کردیم و رفتیم که وسایل ضروری رو برداریم و بریم خونه مامان اینا که همکف بود. آسمون ابری وتیره بود، انگار آخر دنیا بود. اومدیم بریم که مهمون رسید و من عصبانی شدم، چون میخواستم زودتر برم. تو یه اتاق نشستیم. و این لحظه از خوابم خونواده شوهرمم بودن.من و مادر شوهرم گریه میکردیم از ترس. بعدش من وشوهرم رفتیم خونه مامان اینا و من از خواب بیدار شدم و کلی گریه کردم. موضوع مطلب : ممنونم از رؤیاهایی که تا الان نوشتید. لطفا آخرین رؤیایتان را که به یاد می آورید بنویسید، چه رؤیای دیشب باشد، چه رؤیای ماه پیش و چه رؤیای پارسال. اما لطفا ابتدا بنویسید که این رؤیا در چه تاریخی دیده شده است. سپس بنویسید که فکر میکنید در چه زمانی از روز، این رؤیا را بخاطر آورده اید و سپس بنویسید که زمانی که رؤیا را بخاطر آورده اید، در کجا بودهاید. لطفا رؤیا را به همان شکلی که به یاد می آورید، دقیق و کامل توضیح بدهید. گزارش شما باید شامل هر چیزی که به یاد می آورید باشد: توضیح موقعیت، شرایط و مکان رؤیا، که آیا برایتان آشنا بود یا نه؛ توصیفی از افراد درون رؤیایتان، سن و جنسیت آن ها و رابطه آن ها با شما؛ و همچنین هر حیوانی که احیانا در خواب شما دیده شده است. اگر امکان دارد، احساس خودتان را در هنگام خواب دیدن بنویسید و بگویید که آیا برایتان خوشایند یا ناخوشایند بوده است. حتما آن چیزی که در رؤیا برای شما و شخصیت های دیگر رؤیا اتفاق میافتد به طور دقیق بنویسید. نظرتان را به صورت خصوصی برایم بفرستید. رؤیاهای شما در پست بعدی منتشر خواهد شد. لطفا سن و جنسیتتون رو هم بنویسید. در صورتی که تمایل ندارید رؤیایتان منتشر شود، این موضوع را بنویسید تا تنها در فعالیت های تحقیقاتی از آن استفاده کنم. قبل از هر چیز از شما به خاطر رؤیاهای باارزشتان ممنونم. این رؤیاها را نه به خاطر تعبیر کردن، بلکه به خاطر به دست آوردن مفاهیم ذهنی، دغدغه ها و علائق مردم ایران جمع آوری میکنم. این رویاها پس از این که جمع آوری شد، توسط سیستم کدگذاری هال و ون دی کسل کدگذاری و تحلیل محتوا میشود. این مفاهیم، دغدغه ها و علائق مردم دقیقا همان چیزی هستند که مردم بر اساس آن عمل میکنند، بنابراین، رؤیاها دارای معنای روانشناختی هستند و مطالعه ی آنها بسیار ارزشمند است. منتظر رؤیاهای ارزشمندتون هستم. موضوع مطلب : پدیده ی آگاه شدن از این که در حال رؤیا هستیم، از سال های 1980 به طور ناگهانی مورد توجه و گمانه زنی های فراوانی واقع شد و تحت عنوان رؤیای آگاهانه نامگذاری شد ـ نامی که تلویحا می رساند که این نوع رؤیا ارزش بالاتری دارد و تلاش هایی صورت گرفت تا این حالت، با مراقبه و حالتهای دگرگون دیگر هشیاری ارتباط داده شود. بررسی نظام مند رؤیا مستلزم انجام تحقیقات آزمایشگاهی در طول خواب REM است. تا کنون تعداد کمی از افراد برای اثبات فراوانی رؤیای آگاهانه مورد مطالعه قرار گرفته اند، اما این مطالعات نشان می دهد که میزان خودآگاهی و احساس کنترل هشیار از فردی به فرد دیگر می تواند بسیار متفاوت باشد. به هر حال مطالعات بیشتری در این مورد مورد نیاز است. اگر رؤیا را نوعی از هشیاری بدانیم که در طول خواب اتفاق می افتد، و اگر تغییرات در شبکه عصبی رؤیا باعث حالت های گوناگون رؤیا می شود، می توانیم بگوییم، رؤیای آگاهانه می تواند محصولی از حالتی از رؤیا باشد که الگوهای نورونی سطح بالاتری که باعث بیداری و به اصطلاح خودِ زندگی نامه ای انسان می شود، از حالت عادی فعال تر هستند. این دیدگاه، با این موضوع همخوان است که فقدان هشیاری متأملانه در رؤیاها محصولی از فقدان فعالیت مغزی در لوب پیشانی است. این نتیجه گیری با این یافته هم می خواند که سطوح بالی فعالیت آلفا در طول خواب REM با رؤیاهای آگاهانه در ارتباط است. علاوه براین، محتوای رؤیاهای آگاهانه ماهیتی واقع گرایانه تر دارد، که این موضوع با استدلال های قبلی همخوان است. در یک مطالعه تصویر برداری عصبی مشخص شد زمانی که مناطق مرکزی قشر پیشانی فعالتر باشد، احساس کنترل بیشتری در رؤیا وجود دارد و زمانی که آمیگدال (بادامه) فعال باشد، احساس کنترل کمتری وجود دارد. رؤیاهای آگاهانه بیش از همه در خانه دیده میشود (در آزمایشگاه کم تر دیده می شود) و در اوایل صبح ـ بین ساعت 5 تا 6:30 صبح ـ بیشتر رخ می دهد. پس از دیدن رؤیای آگاهانه افراد سعی میکنند آن را مرور کنند و زمان به خواب رفتن مجدد حواسشان باشد که میخواهند خواب ببینند. موضوع مطلب : جنسیت: دختر سن: 20 تو خواب من و چند نفر دیگه توی یه خونه بزرگ تو خرمشهر بودیم و عراقیا هم تو اون خونه بودن...خیلی استرس داشت ...هر لحظه یکی رو پیدا میکردند و یبستند به رگبار ...دیگه نمیدونستم باید کجا قایم بشم...دیگه خسته شده بودم از این همه استرس همین جا بود که فهمیدم خوابم و تصمیم گرفتم بیدار بشم تا راحت بشم ...اما میدونستم برای بیدار شدن نیاز به یک شوک دارم مثل گلوله خوردن...برای همین از پشت مخفیگاهم اومدم بیرون تا تیر بخورم ....تتتق...تتتق...بستنم به رگبار...و من در حالی که درد میکشیدم افتادم زمین اما گلوله به جای حساسی نخورده بود و من تا وقتی که بیدار بشم (نمیدونم چقدر طول کشید!!!)مثل یه تکه گوشت افتاده بودم اون گوشه.خیلی سخت گذشت تا بیدار شدم! موضوع مطلب : آخرین مطالب پیوندها
صفحات سایت آمار سایت
فرم تماس امکانات دیگر |
کلیه حقوق این وبلاگ برای رویابین محفوظ است
|